پشتیبانی ندای اسلام

#سوال_با
Channel
Logo of the Telegram channel پشتیبانی ندای اسلام
@nedaye_islam_poshtibanPromote
11
subscribers
47
photos
35
videos
207
links
Forwarded from ندای اسلام (إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ)
#سوال_با سلام در مورد قمه زنی میخواستم بدونم از تاریخچه و شکل ظهور و انگیزه ها و... اگه میشه توضیح بدید یا مقاله یا هرچی که مفیده معرفی کنید ممنون

#پاسخ_
در مورد منشاء اصلی و اولیّه قمه زنی، اقوال مختلفی وجود دارد* آنچه که بیشتر از همه مستند و قابل اثبات است، این است که تیغ زنی و قمه زنی رسومی عاریتی اند که از جانب ترک های آذربایجان به فارس ها و اعراب منتقل شده اند*
با توجه به اینکه برخی مسیحیان ارتدوکس نیز بر اساس اعتقاد خود در سالروز شهادت حضرت عیسی(علیه السلام) اعمالی شبیه آن را انجام می دهند، برخی از جمله شهید مطهری سابقه این عمل را به مسیحیت نسبت داده و می گوید: قمه زنی و بلند کردن طبل و شیپور از ارتدوکس های قفقاز به ایران سرایت کرد و چون روحیه مردم برای پذیرفتن آنها آمادگی داشت همچون برق در همه جا دوید*
پیشینه قمه‌ زنی در ایران به دوران صفویه برمی‌ گردد. در برخی سفرنامه‌ های اروپاییان در آن دوره به قمه‌ زنی و تیغ‌ زنی اشاره شده است؛ از جمله گزارش آدام الئاریوس از مراسم تیغ‌ زنی در روز عاشورا در اردبیل عهد شاه صفی و... * این رسم در دوره قاجار خصوصاً عهد ناصری رواج بسیاری یافت. عبدالله مستوفی مسبب اصلی این امر را ملّا آقا دربندی می‌ داند و می‌ نویسد: «تیغ‌ زدن روز عاشورا از کارهایی است که این آخوند [دربندی] در عزاداری وارد یا لامحاله آن را عمومی کرده و فعل حرام را موجب ثواب پنداشته است و ترک‌ های عوام هم این عزاداری را پذیرفته‌اند و این خلاف شرع بین، جزو عزاداری و کار ثواب وانمود شده است»*
ابراهیم الحیدری، جامعه شناس، محقق و نویسنده عراقی الاصل کتاب «تراژدی کربلا» نیز بر این عقیده است که مراسم هایی از قبیل قمه زنی، قبل از قرن نوزدهم در عراق مرسوم نبوده و به تدریج از اواخر این قرن در آن کشور رواج یافته است. بنابراین مراسم قمه زنی و ... از خارج عراق به آن کشور وارد شده و ریشه عربی ندارد*

💢 پی نوشت ها:
(1). مقاله «رسانه ی شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران»، محسن حسام مظاهری، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385.
(2). ر.ک: شرح زندگانی من (تاریخ اجتماعی و اداری دوران قاجاریه)، عبدالله مستوفی، انتشارات زوار، تهران، ج 1 و 3 .
(3). مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، مطهری، مرتضی، انتشارات صدرا، تهران، ج ‏16، ص 331.
(4). شرح زندگانی من (تاریخ اجتماعی و اداری دوران قاجاریه)، همان، ج 1، ص 276 – 277.
(5). همان.
(6). تراژدی کربلا، ابراهیم الحیدری، ترجمه ی علی معموری، دارالکتاب الاسلامی، قم، ص
475.
Forwarded from ندای اسلام (إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ)
#سوال : ⬇️
💢با توجه به اینکه دین‌های الهی دیگه‌ای هم در عالم وجود داره؛ اگه یه یهودی یا مسیحی ازمون پرسید چرا مسلمان هستیم، چه جوابی باید بهش بدیم؟ چرا دین اسلام دین بهتریه؟
#پاسخ :
💢هر یک از انبیا در دوران خود، هادی مردم بودند و سپس نوبت پیامبر بعدی می‌رسید که هدایتگر مردم زمان خود باشد و تحریفات صورت گرفته در آموزه‌های نبی سابق را تصحیح کند. تا نوبت به آخرین پیامبر رسید که دین او تا قیامت ادامه دارد. هر یک از انبیاء، تصدیق کننده انبیاء پیش از خود و بشارت دهنده نبی پس از خود بودند. همان‌گونه که حضرت عیسی (علیه السلام)، حضرت موسی (علیه السلام) و کتاب او را (تورات) تصدیق کرد و هم به آمدن حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) بشارت داد.(۱) حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) نیز انبیاء گذشته را تأیید می‌کند و آنان را فرستاده خدا دانسته که به حقّ بودند؛ مانند: «همانا ما به موسی و برادرش هارون کتاب تورات را عطا کردیم که جدا سازنده میان حق و باطل و روشنی‌بخش و یادآور متقیان است.»(۲) پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) چون خاتم انبیاست و پیامبری پس از او نخواهد آمد، بشارتی به آمدن نبی بعدی نمی‌دهد. «او رسول خدا و خاتم انبیاست»(۳) و سنّت هدایت پس از او، از طریق امامت ادامه می‌یابد.
با توجه به این نکات، انسان برای زندگی دنیوی و اخروی سالم، نیاز به دین الهی دارد. دین اسلام تکمیل کننده ادیان قبلی است و معارفی بالاتر از پیشنیان ارائه می‌دهد که با مطالعه آن‌ها می‌توان به برتری و عمق معارف اسلامی نسبت به سایر ادیان رسید؛ همچنین تصحیح کننده تحریفاتی است که در ادیان پیشین رخ داده، از این رو، عقل حکم می‌کند به دین کامل و صحیح ملتزم باشیم.
چند اشکال مهم متوجه مسیحیت و یهودیت است: 1. تمام شدن مهلت آن دین و آمدن پیامبر جدید
با معجزاتی که حقانیت خود را ثابت کرده است. 2. تحریف کتب مقدس آنان و در نتیجه، نداشتن متن الهی صحیح برای هدایت. 3. آموزه‌های غیر توحیدی و مخالف عقل؛ مانند اینکه مسیحیت به تثلیث معتقدند(اعتقاد به خدای پدر، پسر، روح‌القدس که در تفسیر آن دچار اختلافند و فهم آن را از اسرار دانستند که عقل به آن نمی‌رسد)؛ درحالیکه با حکم عقل در تعارض است. یهودیت نیز به جسم داشتن خدا باور دارد که این اعتقاد نیز خلاف حکم عقل است. باور به «تثلیث» و «تجسیم» (و نمونه‌های دیگر) به خوبی نشان می‌دهد که این دو دین دچار تحریف شدند و نمی‌توان تعالیم آن‌ها را دین توحیدی به شمار آورد. درحالیکه اسلام دارای ویژگی‌هایی است که می‌توان به عنوان دین حقّ بر آن اعتماد کرد: تناقض آمیز نبودن آموزه‌ها، اثبات آموزه‌های اصلی دین اسلام با عقل، جامعیت و توجه به تمام نیازهای انسان(در حوزه جسم و روح؛ فرد و اجتماع؛ دنیا و آخرت)، تحریف ناپذیری، موافقت با فطرت.

#پی‌_نوشت‌ها:
1. صف، ۶.
2. انبیاء، ۴۸.
3. احزاب، ۴۰.