#رشتو۱. یه خانومی تعریف میکرد:
امروز با دخترم دندونپزشکی بودم. نشسته بودیم تو سالن رادیولوژی. منتظر بودیم اسممونو صدا کنند.
فقط من و دخترم چادری بودیم و یک خانوم و دختر کوچولوش، بقیه ی خانوما اکثراً بی
حجاب بودند و چند تا بدحجاب.
۲. یهو یه آقایی وارد شد با تیشرت و کلاهِ قرمز و شلوارِ جین؛(تیپی که ظاهراً مذهبی نبود)، یه نگاهی به جمع انداخت و رفت سمتِ سوپر مارکتِ روبروی سالن خرید کرد و برگشت.
اومد سمتِ دخترم و یه شکلاتِ تک تک بهش داد و با صدای بلندی که همه بشنون، گفت:
بیا دخترِ خوب!
۳. این بابتِ
حجابِ قشنگ و متانتت.
😊همین جمله رو به اون دختر هم گفت و شکلات داد و نشست. سالن، چند لحظه هنگ بود.
دو سه نفر شالشونو کشیدن رو سرشون،
بقیه سرشونو انداختن پایین.
خیلی حرکت جالبی بود مخصوصاً برای آقایون که یه امر به معروفِ غیرِ مستقیم و دوستانه بود.
قشنگتر از اون، حسِ افتخار و زیبا بودن و اعتماد به نفسی بود که این دو تا بچه با چادرِ مشکی (بین اون همه زنِ رنگارنگِ ظاهراً زیبا) به دست آوردند.
پس میشه کارای قشنگ و تمییز فرهنگی در بحث
#حجاب انجام داد بدون اینکه کسی ناراحت بشه یا حرمتی شکسته بشه.