View in Telegram
غزل شمارهٔ ۱۳۸ یاد باد آن که ز ما وقتِ سفر یاد نکرد به وداعی دلِ غمدیدهٔ ما شاد نکرد آن جوانبخت که می‌زد رقمِ خیر و قبول بندهٔ پیر ندانم ز چه آزاد نکرد کاغذین جامه به خوناب بشویم که فلک رهنمونیم به پایِ عَلَمِ داد نکرد دل به امّیدِ صدایی که مگر در تو رسد ناله‌ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد سایه تا بازگرفتی ز چمن مرغِ سحر آشیان در شِکَنِ طُرِّهٔ شمشاد نکرد شاید ار پیکِ صبا، از تو بیاموزد کار زان که چالاکتر از این حرکت باد نکرد کِلْکِ مَشّاطِهٔ صُنعَش نَکِشد نقشِ مراد هر که اقرار بدین حُسنِ خداداد نکرد مطربا پرده بگردان و بزن راهِ عراق که بدین راه بشد یار و ز ما یاد نکرد غزلیاتِ عراقیست سرودِ حافظ که شنید این رهِ دلسوز که فریاد نکرد #حافظ https://t.center/hafezanh 🎙#حمیدپورخواجه https://t.center/HamidDeklameh @navaydell اینستاگرام https://www.instagram.com/invites/contact/?i=poefyi707no&utm_content=iscgrby 🎼#پیانو #استادانوشیروان_روحانی
Telegram Center
Telegram Center
Channel