🏴 #لرستان را ببینی ... دلت خون میشود..!!
مهندس
#بازرگان سال ۵٨ دربارۀ پیروزی انقلاب گفت :
راستش ما باران خواستیم ،
#سیل آمد ...
درست گفت
سیل آمد آن هم چه سیلی ، سیلی که جان و مال و تاریخ و آبروی ایران و ایرانی را با خود شست و بُرد ، سیلی که بیشترمان در آن غرق شدیم ...
بی
#فرهنگ شدیم ، لقمۀ حرام خوردیم ، رشوه گرفتیم ، گرسنه ماندیم ، تن فروختیم ، به خاطر لقمهای نان هموطنان خود را با باتوم زدیم ، از دنیا عقب ماندیم ، زندگیمان را تا پاپاسی آخر باختیم تا بیهوده بمیریم ... این بود زندگی
بروید ویرانی این
#سیل را از لُرها و گلستانیها و کرمانشاهیها و خوزستانیها بپرسید ،
آنهایی که احتمالا زندگیشان را برای همیشه باختند چون همه میدانیم که نه از وام بلاعوض خبری خواهد شد نه از بازسازی ..
مگر روی دیوارهای
#خرمشهر هنوز جای گلولههای ( صدّام ) را نمی بینید...??؟
صبح تا شب برای آمریکا و اسرائیل رجز میخوانیم و کرونومتر گذاشتیم که فلان قدر دیگر نابودشان میکنیم اما با یک
#سیل ارتباطمان با همین
#پلدختر خودمان هم قطع شده !!
آری ما عزاداریم عزادار انقلابی که تنها حاصلش برای ایران آن بود که در بلا و مصـیبت و اشک خودکفا شدیم ..
@nsstudies