«لیلی…!»
اگر چه در انتظار آفتاب
چون پرندههای سپیدهدم
چشمان منتظرم
سر هر پیچ خیابانی
در امتداد زمستان جا مانده است
و چون قصیدهء اندوه
از هر گوشهء دهان اتاقم
خاطرات بارانیات موج میزند
اما..
همچنان میخواهد
در شب پنجره
فریاد بزند
با تو ماندن خوب است
و من دنیا را
بیچراغ دوست داشتنت نمیخواهم
#نسیم_دادستان