⚡️چرا خود را نقد کردم؟
✔️ رضا غلامی مدرس فلسفه سیاسی، مطالعات فرهنگی و تمدنی در ایکنا نوشت
🔻▪️بخش دوم
🔹هفتم. من در کنگرهای که سالها در کنار اساتید و محققان دیگر برگزار کننده آن بودم، از ابتدا معتقد به کثرتگرایی در باب علم انسانی دینی بودم و اعتقاد داشتم نظریات در بستری طبیعی نقد میشوند و چنانچه قادر به دفاع علمی از خود نباشند، حذف خواهند شد. از این رو، در کنگره علوم انسانی اسلامی دیدگاههایی وجود داشت که بعضاً با هم مخالف بود و وجه اشتراک آنها جز در باور به لزوم احیای اندیشه مدنی اسلامی به صورت نظاممند نبود. رد نمیکنم که از جمله دیدگاههایی که وجود داشت، اسلامی شدن علوم انسانی «تجربی» بود که لااقل من شخصاً آن را قبول نداشتم، اما هیچگاه جلوی طرح آن را نگرفتم. حتی در هر دوره تلاش میکردیم ناقدان غیر سیاسی علوم انسانی اسلامی را نیز دعوت کنیم و فرصتی را برای بهرهمندی از امتیاز نقد خلق نماییم. الان با آنکه کثرتگرایی در کار کنگره را تجربه ارزشمندی تلقی میکنم، اما ترجیح میدهم شخصاً بسترساز ایده غلط علوم انسانی «تجربی» اسلامی نباشم. (علاقهمندان برای درک ثمرات کارهای انجام شده به یادداشت اینجانب در سایتم تحت عنوان «در مرکز صدرا چه کردم» مراجعه نمایند.)
🔹هشتم. در طول هفت دورهای که کنگره علوم انسانی اسلامی با همت شماری از استادان و پژوهشگران و مدیریت کلان بنده برگزار شد، کمتر کار بیثمری انجام شد که گفته شود ظرفیتی انسانی و مالی هدر رفته است. عمده مباحث و مقالات کنگره سرمایهای است برای کسانی که مایلند در وادی نقشآفرینی اندیشه اسلامی در حیات مدنی تحقیق کنند ضمن آنکه نه فقط در بین مباحث مورد اشاره، نقد علوم انسانی اسلامی هم هست بلکه دقایقی از فلسفه علم نیز آمده که میتواند تکیهگاه برخی تحقیقات در آینده باشد. از سوی دیگر، من یک عضو کوچک آن کنگره بودم و روشن است که سخنگوی همه استادانی که در کنگره حضور داشتند نیستم لذا اظهارنظر بنده اختصاص به خودم دارد نه دیگرانی که در این عرصه کار میکنند.
🔹نهم. کنگره علوم انسانی اسلامی نه دولتی بود که بودجه دولتی داشته باشد و نه هزینههای چندانی برای آن شد که تغییر رویکرد من، موجب نگرانی کسی شود. اینجانب و همکارانم در این سالها با دشواری و گرفتاری از کمکهایی که قانوناً به موسسات پژوهشی غیردولتی صورت میگرفت، مبلغی را برای برگزاری آن فراهم میکردیم و جالب اینکه همیشه به دلیل کمبود بودجه، بدهکار و سرافکنده بودیم. بعضی از پژوهشگران نیز لطف داشتند و برای همکاری خود با کنگره پولی دریافت نمیکردند. دهها نفر از پژوهشگران و استادانی که در این سالها بنده در خدمتشان بودم این واقعیت را تأیید میکنند.
🔹دهم. کنگره علوم انسانی اسلامی هیچگاه متولی رسمی و تامّ تحول در علوم انسانی نبوده است تا کسی بگوید مسئول این امر در کشور به شکست خود اعتراف کرد! نقدهای من در مصاحبه با روزنامه فرهیختگان متوجه افراد متنوعی است که طی ۴۷ سال گذشته چنین ماموریتی را بر عهده داشتهاند هرچند من به مثابه خودانتقادی، سهم کنگره را نیز در خطاها پنهان نکردم و آن را به عنوان یک حرکت غیر رسمی و غیر دولتی، در نقد خود گنجاندم.آنچه در اینجا مایلم تاکید کنم و در مصاحبه با روزنامه فرهیختگان نیز مکرر یادآوری کردهام این است که کارهای انجام شده را نباید صفر و صدی دید و با نادیده گرفتن زحمات، دچار بیانصافی شد؛ از این رو، بنده در کنار نقد کلان، متوجه کارهای مثبت نیز هستم. اکنون که با شما سخن میگویم خوشبختانه مسئولیت شورای تخصصی تحول در علوم انسانی در شورای عالی انقلاب فرهنگی برعهده جناب آقای دکتر سیدسعیدرضا عاملی است و با شناختی که از اندیشههای مترقی ایشان دارم، مطمئن هستم حداقل شخص ایشان ادامه حرکت در مسیر نادرست را قبول ندارند.
@namehayehawzavi