#واژگان
-نیامد بسی روزگاران بر اوی: مدتِ زیادی نگذشت (که).
-دستان: صفتِ زال، پدرِ رستم، احتمالأ درارتباط با جادوگری
-زیر: پایین، یا نتها/نغمههای بالا و نازک، یا نامِ سازی
-رامشگر: نوازنده و خواننده
-کِران: صف، بالا، یا نامِ سازی
-بهزیر آوریدند رامشگران / بدآوازها برکشیده کران: مصرعِ اول: رامشگران را نشاندند. یا رامشگران ترانههای زیر سر دادند. یا رامشگران سازِ زیر نواختند.
مصرعِ دوم: که برای ترانهخوانی صف کشیده بودند یا سازِ کران را کوک کرده بودند یا کردند یا آواز ِ (بم) خواندند. و سرجمع: رامشگران سازِ کوکشده را با نتها/نغمههای زیر و آوازهای گوناگون نواختند.
-کستی: بندی که زرتشتیان بر کمر میبندند.
-و زو بندِ کستی بیاموختند: از او بستنِ کستی یاد گرفتند. یا با کستی (و بافتن یا بستنش) ازطریقِ او آشنا شدند
-خوردن: بَرخوردن و لذت بردن یا شراب خوردن
-بتِ آزری: بت/بتپرستیِ (منسوب به) آزر
-بهرامش داشتن: بهخوشی و دور از غم نگه داشتن
@namebastan