View in Telegram
#واژگان -نیاید خود این هرگز اندر شمار: کنایه از این‌که اصلاً جای بحث و گفت‌وگو نیست. روشن و بدیهی‌ست. -پدر زنده و‌ پورْ جویای گاه: (در‌حالی‌که هنوز) پدر زنده است پسر چشم به پادشاهی دارد. -اینک پسر که آهنگ دارد به‌جایِ پدر: بفرمایید، این است پسری که قصدِ جا (تختِ پادشاهیِ) پدرش را کرده. -فرمان تو راست: فرمان فرمانِ توست. -تو‌راام‌ من و بند و زندان تو راست: من و زنجیر و زندان همه ازآنِ تو (مطیعِ تو)ایم. -دل درست است و آهسته هش: تن ایمن است و جان بردبار. -زین‌ مگذرید: این‌کار را کنار نگذارید؛ فراموش نکنید یا در انجامش تأخیر نکنید. -چون اندر گره کرده بُد گردنش: وقتی گردنش در زنجیر نهاده شد. -ز تختش بیفگند و برگشت بخت: از تختِ (شاهی) افتاد و روزگار عوض شد. -اینند: اند؛ چندین بدان‌تنگی‌اندر همی‌زیستی: در تنگیِ آن‌(زندان) زندگی می‌کرد. -زمان تا زمان: همیشه @namebastan
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily