شرحی در مورد این مثال:
"""چون ترس بازدارنده هست و در رفتار شخص موثر هست مغالطه نیست.
و دلیل محسوب میشود.
حال اینکه این دلیل تا چه حد درست و غلط باشد بستگی به اون
👈شرایط و پیش فرضهای شخص دوم داره.
👉"""
این دلیل زمانی درست هست که طبق هدف باشه و در ارتباط با هدف مورد نظر
مثلا اگر هدف رفتن به خانه باشد حتی به قیمت جان شخص تمام شود؛ دیگه این دلیل درست محسوب نمیشه.
چون بر خلاف هدف سوال کننده هست.
همه ی اینها بستگی به اهداف طرفین داره.
گفتید که:
""""در برتری زندگی بر مرگ هم که لذت عنوان شد ؛ در اینجا به خاطر اینه که لذت
👈خوشایند و مطلوب
👉هست""""
خوشایند
مترادف ها
pleasure (فعل)
👈لذت بردن
👉، خوشایند بودن
https://abadis.ir/fatofa/%D8%AE%D9%88%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AF-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86/لغتنامه دهخدا
خوشایند. [ خوَ / خ ُ ی َ ] (اِمص مرکب ) تملق . تبصبص . (ناظم الاطباء) (یادداشت بخط مؤلف ): برای خوشایند او این کارها را کرد. این کار خوشایند نیست .
(نف مرکب ) بانوازش . دلنواز. (ناظم الاطباء). 👈 بامزه . لذیذ
👉. (یادداشت بخط مؤلف ). || مقبول . دلپذیر. موافق . پسند. محبوب .
👈 پسندیده
👉. مطبوع . (ناظم الاطباء). مرغوب فیه . (یادداشت بخط مؤلف ). موردپذیرش . موردپسند.
معنا مطلوب
مطلوب
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] 1 - (اِمف .) خواسته شده ، طلب شده . 2 - (ص .)
👈 دلپسند، خوش آیند.
👉 3 - محبوب ، معشوق .