مغالطه در اصل یعنی به غلط انداختن و اوردن استدلال غلط.

مثال:
فرزند قاضی زن مرتکب قتل میشود.

به او میگوییم اورا ببخش چون او فرزند تو هست و او را دوست داری و بنابر این بیگناه است



در اینجا دلیل اورده شده مغالطه است.
چون دوست داشتن فرزند دلیل بی بیگناهی او نیست.




حال بدون اینکه ما اون رو تحریک احساسات کنیم فرزندش را آزاد کرده.


میپرسیم که چرا او را ازاد کردی؟
میگوید چون او فرزند من است و او را دوست دارم بنابراین او قطعا بی گناه است.



گرچه این قاضی موجب تحریک احساسات دیگری نشده است اما به احساسات خودش متوسل شده و استناد میکند.


👈جنس دلیل یکی هست.👉
در هر دو مورد برای اثبات گزاره به احساسات استناد شده است.



مثل مثال شما.
جنس دلیل ملحد زندگی گرا بر پایه ی احساسات است.
و احساسات مبنای خوبی برای تشخیص خوبی و بدی نیستند و مثال لذت تجاوز بدون اسیب و ضرر پادشاه همان مثال نقض هست.


حال چه فرقی دارد شما به ما بگویید چون لذت میبرید پس فلان رفتار و فلان مورد خوب است
یا بگویید چون لذت میبرم فلان رفتار و فلان مورد خوب است؟


👈مهم این است که #جنس دلیلتون بر مبنای احساس لذت است.👉
مگر اینکه بتوانید صحت استناد کردن به احساسات برای تشخیص خوب و بد را ثابت کنید که هرگز نمیتوانید


پس در واقع شما میتونید بگید فلان رفتار یا بقا برای رسیدن به هدفم که لذت است #مفید هست چون طبق هدف(لذت بردن) شماست

اما نمیتونید خود هدفتون که لذت هست رو بگید ملاک خوبی و بدی ؛درستی و نادرستی هست!