من واقعا عجیبه برام که متوجه این تناقض گفتاری خودتون نیستید اخلاق دینی پیشفرض داره به قول خودتون که طرف باید خداباور باشه و وحی رو بپذیره و ... و حرفتون اینه که مادامی که طرف این پیشفرض رو نداشته باشه نمیشه بهش اخلاق دینی رو ثابت کرد منم دارم میگم در اخلاق اجتماعی (!) که ارائه دادم پیشفرض اینه که طرف باید پرولایف باشه و باورمند به یه زیست خوب و سلامت باشه و مادامی که طرف این پیشفرض رو نداشته باشه نمیشه بهش اخلاق اجتماعی رو ثابت کرد
الان چه تفاوتی هست بین این دو؟ همونطوری که ادعای شماست خارج از چهارچوب دین اخلاق وجود نداره منم مدعی هستم که خارج از چهارچوب زندگی گرایی اخلاق وجود نداره شما میگید در دین اخلاق وجود داره ولی منم میگم در زندگی گرایی اخلاق وجود داره صرفا دین گرایی شما زیرمجموعه ای از زندگی گرایی من هست ولی خب شما محدود به این زیرمجموعه میبینید همه چیز رو من کل مجموعه رو خطاب قرار دادم چرا اون اوکیه ولی این نیست؟ البته شما چندان از این مقایسه اخلاق دینی و غیر دینی برای جا انداختن مسئله خوشتون نمیاد ولی خب از اونجایی که بحث اصلا راجب اینه که خارج از اخلاق دینی وجود داره چیزی یا نه من استفاده خواهم کرد از این قیاس چون استفاده نکردن ازش اشتباهه وقتی همچین ابزار خوبی هست برای روشن سازی حقایق