قسمت ج:
در این قسمت هم فرض بر این گذاشتید که اگر گونه باقی بمونه رفتار خوب هست!!
در حالیکه با وجود جنگها باز هم گونه ی انسان باقی مونده و عملشون برای بقاشون مفید بود
همون دلایلی که برای جناب پادشاه متجاوز اوردید برای اون افراد جنگجو هم قرار میگیره.
چطور اینجا که باعث بقاشون شده قبیح است.
اما اونجایی که تجاوز نکنه و باعث بقا بشه خوب؟؟
چگونه بین اینها تفاود قایل میشید؟
در مورد توهم رنگها و اختیار تکرار مکررات کردید
به اندازه ی کافی توضیح دادم
پاسخ درست در موردسوال در مورد اینکه کدوم رنگ قشنگ تره بستگی به هدف طرف مقابل داره.
در اونجا هم زمانی میتونیم بگیم این جواب صحیح هست یا غلط که طبق اهداف دو طرف باشه
اگر طبق هدف باشه صحیح و اگر طبق هدف نباشه غلط
و اینکه در زندگی روزمره بررسی های تخصصی طاقت فرسا هست و خسته کننده
قیاس شما مع الفارق بود
چون پرسیدید ایا در جواب اینکه رمگ قشنگ هست بگیم رنگ توهم است صحیحه؟
علت اینکه صحیح نیست هدف اون شخص سوال کننده هست که برای سرگرمی و لذت دو طرفه پرسیدند
اما این موضوع رو چگونه با مبحث علمی اختیار و اخلاق ربط دادید؟
علت لذت و سرگرمی با علت بررسی اخلاق و اختیار در موضوع ما یکی هست؟
خیر
پس علت پرسیدن از اراده ی انسان مطابق با موضوع هست چرا که طبق تفکرالحادی همه ی ما از مشتی اتم و مولکول و انرژی و زباله کیهانی تشکیل شدیم که از حالتی به حالت دیگر تبدیل میشویم
حال چگونه مشتی زباله که بدون اختیار هست موجودی مختار بوجود اورده؟
اینکه انسان اختیار ندارد کاملا مرتبط به موضوع است که متاسفانه شما از اون فرار میکنید!
چون تمام بحث بر روی خوب و بد و درست و نادرست هست که طبق هدف مشخص میشود
و هدف برای موجود دارای اراده هست
و وقتی ثابت شود انسان اراده ندارد و در رفتارش مجبور هست دیگر صحبت از اخلاق خوب و بد و درست و نادرس قبیح و زشت و نیکو معنا ندارد و بحث تمام است.
شما مجبورید از این واقعیت فرار کنبد چون در واقع پاسخی در این مورد جز فرار از موضوع ندارید