هیچچیز به اندازهٔ بیدقتی و سهلانگاری آدمها ناامیدم نمیکنه!
امروز سر کلاس هوش محاسباتی قرار بود به صورت گروهی درمورد یکی از مراحل الگوریتمهای ژنتیک تحقیق کنیم. استاد خودش گروهها رو براساس جایی که نشسته بودیم تعیین کرد. من با پنج نفر دیگه از دخترهای کلاس همگروه شدم. داخل تلگرام گروه تشکیل دادم تا هر جوابی پیدا کردیم بفرستیم و باهم بررسی کنیم. هرکس هرچی از چتجیپیتی گرفت رو فرستاد. باید برای استاد پیدیاف جواب رو میفرستادیم و از اونجایی که مطمئن بودم از بینشون هیچکدوم به نگارش درست توجهی نخواهد کرد گفتم متن اصلی رو مشخص کنن و بفرستن تا من پیدیاف کنم. در این بین یکنفر بود که گفت متن رو ویرایش میکنه تا چیزهای مشابه رو حذف کنه. گویا ایشون به متن بقیهٔ اعضای گروه خیلی توجهی نکرده و در حین این که ما درحال گفتوگو بودیم و دنبال مثال برای موضوعات میگشتیم داشته کار خودش رو با متنی که خودش پیدا کرده بوده انجام میداده. من هم منتظر بودم ویرایش کنه و داخل گروه بذاره تا متنی که میدونم پر از ایراده رو مرتب و پیدیافش کنم. حتی نرمافزارهایی که داخل گوشیم نداشتم برای این کار رو بارگیری کردم که حدود ۳۰۰ مگابایت شد و خلاصه منتظر بودم سریعتر متن رو بفرسته. بعد از چند دقیقه گفتم چرا نفرستادی؟ یهو گفت فایل رو فرستادم، داره میآد داخل گروه ببینید. منم گفتم خب حداقل بارم کمتر شد عیبی نداره، فقط به گفتن این که «فکر کردم من قراره پیدیاف رو درست کنم» بسنده کردم. این که اینترنتش ضعیف بود و فرستادن فایل چند دقیقه زمان برد یک کنار، این که اسم فایل رو بهجای «هوش محاسباتی+تاریخ+موضوع تحقیق» نوشته بود «هوش مصنوعی+تاریخ+موضوع تحقیق» (فقط کافی بود موضوع رو بنویسه!) و داخل note گوشیش نوشته بود و فونت موبایلش هم یکچیز عجیب بود و اصلاً متن حرفهای و فاصلهها مرتب نبود و فامیل من رو هم اشتباه نوشته بود یک کنار!
بهشون گفتم چرا هوش مصنوعی؟ اسم کلاس هوش محاسباتیه! یکی برگشت گفت چه فرقی داره اینم همونه دیگه. وای باید قیافهٔ من رو میدیدید که سعی میکردم چطور لبخند بزنم تا فحش توی چشمهام دیده نشه :)) گفتم اینطوری خیلی شلخته میشه، اصلاً لازم نبود تاریخ و اسم کلاس رو بنویسی. فایل رو باز کردم فونتش رو دیدم، دیگه اینجا تمام سلولهای بدنم داشتن التماسم میکردن که نگین بیخیال شو، زمان کلاس تموم شده و بهتره بقیه به چشم این که تو یک آدم حساسی نگاه نکنن. (هرچند من اسم این رو حساسیت نمیذارم، دقت و نظم لازم برای انجام یک کار حرفهایه!) هیچی نگفتم و فقط اشاره کردم که فامیلم رو اشتباه نوشته و از کلاس خارج شدم.
فایل رو داخل کانال تمرینها فرستادن. گروه ما تنها گروهی بود که همهمون دختر بودیم و فایلی که اون بندهخدا درست کرده بود تنها فایلی بود که انگار با گفتن «ولش کن، ما فقط دختریم💅🏻» خیلی ناشیانه نگارش شده بود. یکیشون ادعا داشت استاد براش مهم نیست این چیزها. برای من هیچوقت اهمیت نداره که استاد براش مهمه یا نه، (هرچند بنده معتقدم هر استادی که درسش رو جدی میگیره و منظم کار میکنه تا حد خوبی دقت بالای دانشجو براش مهمه و ارزش بیشتری قراره به کارش بده) این چیزها توی سیستم من ویژگیهای بدیهی یک کار حرفهای و منظم تعریف شده که بهتره همه برای جدی گرفتهشدن کارشون درست انجامش بدن. بعد از کلاس به این فکر میکردم که شاید برای همین چیزهاست که تاجای ممکن یا کار گروهی انجام نمیدم یا اگر در چنینموقعیتهایی مجبور بشم انجام بدم بار زیادی روی دوشم میوفته. همین چیزها یعنی بیدقتی و سهلانگاری آدمها!
@mygreensilence