غزهی من، مرثیهی مرگ من، شاید خانهام ویران نباشد، شاید جادههای ما آباد باشد و شهرها... اما از رنگ رخساره جز متروکهای نمانده، متروکهای مانده از بمباران خوشهای... آمادهی فرو ریختن.
غزه من، من مردهام... مردهای که رنج میکشد. یک سال است در حال مردن رنج میکشم... در انتظار فرو ریختن باقی ماندهی این متروکه رنج میکشم.