︶ִֶָ⏝˖ ࣪ ࣪ .˳·˖✶𓆩Story𓆪✶˖·˳. ࣪˖⏝ִֶָ︶
🚩نسل اول انسان ها پس از پایه گذاری ۴ حزب شروع به تثبیت قلمرو های خودشون کردند و نسل اول مبارزین احزاب به سرعت شروع به سازگاری با موقعیت خودشون کردند و برای مدتی نه چندان طولاتی بشر از تنگنای انقراض رهایی یافت.
اما اکنون تنها دشمنان بشریت ایکو و مخلوقات جهش یافته اون نبود بلکه حضور موجوداتی از قلمرو های دیگر نیز تهدیدی قدرتمندتر از ایکو محسوب میشد.
این طرز فکری بود که نسل اول مبارزین در این قلمرو داشتند...
یک تفکر بیهوده و بچگانه.... زیرا زمانی که آنها وقت خود را صرف ایستادگی در برابر مهاجمانی که از قلمرو خارجی امده بودند میکردند ایکو در این زمان درحال رشد و تکامل بود حتی کوچک ترین بقایا مادی یا معنوی از این موجودات منبعی برای تکامل های بینهایت این موجود بود....
و نسل اول مبارزین منقرض شدند و بشریت دوباره به سمت انقراض سوق یافت... اما طبق افسانه ها هنوز مبارزینی از نسل اول باقی مانده که خود را در سایه ها پنهان کردند تا بدست ایکو و مخلوقات آن نابود نشوند....
🚩در این بین سالها گذشت و بشریت بارها تا لبه انقراض پیش میرفت و هربار ۴ فرشته با اتحاد با یکدیگر آنها را نجات میدادند تا اینکه یک روز....
روزی شوم مهاجمی از یک قلمرو زیرین... با قدرتی وصف ناپذیر به این قلمرو پا نهاد و هر ۴ فرشته را به سوی نابودی سوق داد اما فرشتگان وظایفی داشتند... آنها میتوانستند برای بقای خود فرار کنند میتوانستند انسان ها را رها کنند تا منقرض شوند و این قلمرو به دست دیگر موجودات بیوفتد... فرشتگان میدانستند که راهی برای نابود کردن این موجود ندارند و قدرت آنها برای سرکوب کردن آن کافی نیست به همین دلیل آنها مجبور شدند با قربانی کردن خودشان مهر و مومی را روی این موجود قرار بدهند تا جلوی پیشروی او در این قلمرو را بگیرند...
فرشتگان از بین رفتند و بقایای باستانی را برای احزاب به جا گذاشتند تا این ۴ حزب بتوانند مدت بیشتری دوام بیاورند....
در این بین از قلمرو های دیگر تنها مهاجمین نبودند که وارد این جهان شدند و انسان ها با گونه های آشنا شدند که شباهت های بسیاری با آنها داشتند از طرفی گونه های را یافتند که قلمرو های آنها نیز نابود شده بود و به این قلمرو پناه یافتند....
🚩اما سوالی که باقی میماند این است....
چه اتفاقی میوفتد اگر آن بقایا بدست ایکو بیوفتند؟
و یا اینکه این مهر و موم تا چه زمانی دوام میاورد؟