ترامپ و سیاست به مثابهٔ «
علم مطالعه قدرت»
اولین درسِ دورهٔ کارشناسی که در کلاس حاضر شدم «مبانی علم سیاست» بود. استاد کتب متعددی معرفی کرد اما کتاب «بنیادهای علم سیاست» اثر معتبر عبدالرحمن عالم را به عنوان مرجع اصلی امتحان نهایی معرفی کردند.
در آن کتاب یکی از تعاریف رایج و معقول سیاست این است:"علم مطالعه قدرت". تعریفی که آبشخور معرفت غربی را دارد. این تعریف بر نقش «قدرت»(Power) بهعنوان محور اصلی سیاست تأکید دارد. یعنی؛ توانایی تأثیرگذاری یا کنترل رفتار دیگران، شکلدهی به تصمیمات و هدایت منابع.
در این آموزه، سیاست به تحلیل چگونگی توزیع و بهره وری از قدرت در میان افراد، گروهها و نهادها میپردازد. این تلقی در نظریههای مرتبط با مکاتب واقعگرایی و روابط بینالملل اهمیت زیادی دارد، جایی که قدرت بهعنوان عنصر اصلی تعاملات سیاسی و اجتماعی شناخته میشود.
این تعریف خشک و عریان از قدرت در عرصهء بین الملل به ابزار اصلی برای تحقق منافع ملی و کسب امنیت تبدیل شده است.
در اینجا قدرت ابعاد متنوعی دارد.
❇️قدرت سخت (Hard Power): شامل ابزارهای مادی و قهری مانند نیروی نظامی، تسلیحات، تحریمهای اقتصادی و توانایی اجبار دیگران.
❇️قدرت نرم (Soft Power): توانایی جذب و تأثیرگذاری از طریق فرهنگ، ایدئولوژی، دیپلماسی و ارزشها بدون استفاده از زور.
❇️قدرت هوشمند (Smart Power): ترکیبی از قدرت سخت و نرم که با استفاده از ابزارهای متناسب در شرایط مختلف بهکار گرفته میشود.
❇️ قدرت ساختاری (Structural Power): توانایی شکلدهی به ساختارها، نهادها و قواعدی که نظام بینالملل را هدایت میکنند.
برآمدن دوباره ترامپ این نگرش از سیاست را مجدداً برجسته کرده است. گفتار،ادبیات و پوزیشن کشورها را ببینید. ترامپ عصارهای عملی از مفهوم تئوریک تلقی بالا است. از ابعاد ذکرشده،او بیش از همه به قدرت سخت اتکا می کند. ترامپ مابقی ابعاد را در خدمت اولی می خواهد.
در بدو امر اصرار به قدرت سخت ندارد اما نگاهش به سایر ابعاد حاشیه ای است.به عبارتی اگر اهداف از سایر مجاری عملی شدند فبه المراد اما زمان و انرژی اش را در آنجا هدر نمی دهد و در استفاده از زور تردیدی به خودش راه نمی دهد.
به نظر می رسد او قوانین بازی را هم از بر است. علیرغم اتکا نظریه بازیها بر عقلانیت بازیگر و محاسبهی سود و زیان علاقهی زیادی به بازیگر جوجه بزدل/جوانک ترسو دارد. در این بازی بازیگر بلوف می زند و متهورانه عمل می کند. پرستیژ و منزلت برای بازیگر اهمیت دارد. مهم این است که برنده شناخته شود. ویژگی های روانشناختی فردی و اتکا به زرادخانه های تسلیحات متعارف/ غیرمتعارف و هژمونی اقتصادی دستش را در عمل به بلوف هایش باز کرده است.
بر همین اساس و فقدان مرز محسوس بین حرف و عمل ادبیات سران کشورها را ببینید که یا ساکت شده اند یا به پیشواز مذاکره رفته اند. با این وجود خمیرمایهٔ ترامپ مبتنی بر معامله و بده-بستان است. پارامترهای روانشناختی فردی و مولفه های تبادلات امتیاز در بستر مذاکرات مستقیم اهرمی است که می تواند مسیر سنگلاخی با ترامپ را آسان نماید. راههای دیگر بیش از حد هزینه بر هستند.
🆔@mousavi2025