⭕️ از
"مبارزه با اشرافیت" تا
"تنها رفیق محرومان"🔖 محمّد (ص) از نگاه
شریعتی♦️ متن زیر خلاصه سخنرانی
#دکتر_شریعتی است که در روز میلاد رسول اکرم ایراد شده است و به بررسی خصوصیات فردی پیامبر پرداخته است.
yon.ir/ZCG4eخصوصیات خیلی فردی پیامبر را نقل میکنم. راجع به مکتب و ایدئولوژی همه روز میشود صحبت کرد. اما امروز بعثتش نیست، میلادش است. این است که فکر میکنم بد نباشد آدم راجع به فرد خودش و خود خصوصیات این عظمت و این شخصیت صحبت کند.
🔹صلابت در اوج و محبوبیت در اوج
یکی از خصوصیات او این است که هیچ شخصیتی در تاریخ وجود ندارد که صلابت در اوج و محبوبیت در اوج را با هم جمع کرده باشد.
همیشه صلابت، وحشت، عظمت و حیثیت جهانی این مرد، کسانی که او را ندیده بودند میگرفت. ولی آنهایی که میدیدنش، در او یک مرد محبوب آشنای مانوس مییافتند. درست برعکس بزرگان دنیا، که از دور کوچک و حقیرند و از نزدیک هولناک و وحشناک.
🔹شکستن ارزشهای کهنه و خلق ارزشهای تازه
اشرافیت قبل از اینکه یک حیثیت اجتماعی است. سمبلهای خودش را دارد. لباس خودش را دارد. مرکب خودش را دارد و القاب و عناوین مخصوص خودش را دارد.
یکی از نشانههای اشرافیت، لباسهای بلند، آستینهای بلند، القاب و اسب است. در حالیکه پیامبر وقتی به جنگ میرود، سوار شتر میشود و در مسافرتها اغلب ناقه یا استر دارد. خود حضرت امیر میگوید که پیامبر سوار الاغ میشد. الاغ حقیقرترین مرکب توده بسیار بیحرمت اجتماعی است و از آن حقیقرتر آن است که «جُل» نداشته باشد و از آن حقیقرتر و بیچیزتر آن است که یکی را هم پشت سرش سوار کند و پیامبر غالبا دوست میداشت که در شهر اینگونه حرکت کند.
🔹از بین بردن همه القاب
حتی پیغمبر قصد داشت که اسمها را تصحیح انقلابی کند: مثلا اسم کسی ابوالعاص بود و پیامبر گفت: نه ، «ابو مطیع» و از آن پس اسمش ابومطیع شد.
وارد مسجد شد و دید که علی روی خاکها خوابیده، گفت: برخیز ببینم و او هم برخاست و دید سر و صورت و لباسهایش خاکی است، گفت این چه هیکلی است ابوتراب؟ و بعد حضرت امیر خیلی دوست میداشت که فقط با این کنیه [او را] صدا بزنند. ارزشها کاملا عوض شده است و نشان میدهد که دارای جهتی کاملا ضد آن لقبهای است که الان برای روحانیون، اشراف و رجال میتراشند.
🔹تربیت پیامبر
یکی از خصوصیات دیگر پیامبر «عامی بودن» و «تربیت نشدن» است. تربیت یعنی چه؟ یعنی شکل دادن به یک وجود است.
چه عاملی انسان را تربیت می کند؟ به نظر من ۵ عامل یک فرد را میسازد: اول مادر است، که اولین ابعاد وجودی یک طفل را میسازد. دوم پدر است و سوم مکتب و مدرسه و فرهنگ است و چهارم تمدن است و پنجم اساسا روح زمان است.
میبینید که پیامبر وجودی است که کوچکترین اثری و زندگی را از این ۵ عامل تربیتی نپذیرفته است. آزاد آزاد رشد میکند و برای همین هم هست که استعداد فهم و پذیرش مفاهیم، معانی و ارزشهایی را دارد که بشریت نمیتواند بفهمد، نمیتواند بپذیرد و نمیتواند داشته یاشد.
اینست که میتواند همه ارزشها و تمدن ها، همه سیستمهای تعلیم و تربیتی و همه اعتقادات و مقدسات را خراب کند. اگر تربیت شده بود تحت تاثیر ارزشهای زمان قرار گرفته بود.
🔹پیامبر در خانه
چنین عظمتی بعد وارد خانه میشود: این زن ها در قیافه پیامبر فقط یک شوهر خوب میبینند. این چگونه آدمی است که بیرونِ در، امپراطوریها از او میترسند و در این دنیا این قدر گردن کلفت است و این صلابت و عظمت روحی دارد، ولی وقتی وارد خانهاش که میشود، مردی است که زنهایش، زنهایی که در آن دوره از پدرشان و از شوهرشان مثل سگ میترسیدند، یقه پیامبر را میگیرد و فحش میدهند و اذیتش میکنند، سرزنشش میکنند و به سرش میزنند که این چه زندگی است که تو داری؟
🔹محمد، یار محرومان
در کوچه ها که میآید، برای همه بیوهها، برای بیپناهها و برای غریبهها، که هیچکس سلامشان نمیکنند، تنها رفیق است، گاهی میدید که چند تا از این غریبهها، از این گوسفندچرانها و این گداها کنار کوچه آمدهاند و روی خاک نشستهاند و سفره شان را دراز کرده اند و نانی و یا... دارند. به اینها نگاه میکرد و روی زمین مینشست و شروع میکرد با اینها به طور جدی غذا خوردن، نه اینکه ادا در بیاورد، که از او عکس بردارند. نخیر! مینشست و سیر میخورد و بعد با اینها رفیق میشد و شب دعوتشان میکرد و میگفت: حالا شما امشب تشریف بیاورید منزل ما!! آنقدر پایین و پایین میآمد که دیگر کسی از او پایینتر در مدینه نبود!
🔹نظم پیامبر
یکی از خصوصیات نظمش است. مثل اینکه دبیر کل سازمان ملل متحد است. سه اتاق گلی و سقفی از برگ و درخت خرما را ( تمام دم و دستگاهش همین است) طوری نظم داده که بزرگترین بروکراسی دنیا این قدر دقت ندارد.
🎙 صوت کامل سخنرانی:
t.me/HQSzBaan/90✅ برای مشاهده متن کامل سخنرانی روی INSTANT VIEW
⚡️ ضربه بزنید.
#سوزنبان🚉 @SzBaan