مُستشار

#توسعه
Channel
Education
Business
Blogs
Psychology
Persian
Logo of the Telegram channel مُستشار
@mostashaarPromote
337
subscribers
293
photos
49
videos
54
links
من، حسین توحیدی هستم، یک جستجوگر، یادگیرنده و پویندهٔ مسیر مشاوره مدیریت و اینجا گوشهٔ خلوتی است برای به اشتراک گذاشتن چیزهایی که دوست دارم شما هم ببینید یا بخوانیدشان. @H_Tohidi
🌀 «چه می‌شد اگر» یا همان «حسرت شخصی و نسلی حامد قدوسی»

‏اونایی که دو سه دهه قبل رو یادشون هست، یه تصویری از این‌که چه مدلی از #توسعه می‌تونست #ایران ما رو به مسیر کشورهای با درآمد متوسط بندازه، دارن: تبدیل شدن به قطب خدمات تخصص‌محور در منطقه که نماد داخلی‌‌ش شرکت #مپنا و در قدم‌های بعدی #کیسون و ناموران و همکاران سیستم و... بود.

‏در یه وضعیت آرام و دارای روابط نرمال با دنیا، ایران به اتکای این شرکت‌‌ها و توان فنی داخلی‌ش می‌‌تونست شریک و هاب منطقه‌ای یا حداقل یه دفتر بزرگ و فعال شلومبرجر و BHP و مک‌کینزی و IHS و SAP و کاترپیلار و شاید در قدم بعدی گوگل و مایکروسافت و... باشه. برخی از این‌هایی که اسم ‏بردم یه دوره‌ای واقعاً​ قدم‌های اولیه‌ای به سمت تأسیس چنین مراکزی برداشته بودن.

متوجه هستم که چندین «اگر» خیلی بزرگ از «جهات مختلف» پشت این تصویر بود که نشد، ولی بد نیست یه بار یادآوری کنیم که احتمالاً​ این یکی از معدود مدل‌های بلندمدتی بود که شاید ما رو به کره جنوبیِ منطقه تبدیل می‌کرد.

‏از این تصویر زیبا و محقق‌نشده، احتمالاً​ فقط چند صفحه‌ کلیات، ذیل عنوان «رسیدن به رتبهٔ اول صادرات خدمات فنی‌مهندسی منطقه!» توی برنامه‌های بوروکراتیک توسعه و شاید چند پروژه توی ونزوئلا باقی مونده باشه.

پنهان نمی‌کنم که حسرت شخصی و «نسلی» بزرگی دارم از این که چنین مسیری محقق نشد.

🖋 رشته‌توئیت حامد قدوسی
به آرامی آغاز به مردن می‌کنی،
اگر قد ساختمان‌هایت از قد درختانت بلندتر شود!

مدتی است شهرهای زندهٔ ایران، مسیر شکست‌خوردهٔ کلانشهرها در مرتفع‌سازی را در پیش گرفته‌اند.

#نابخردی در #توسعه

@mostashaar
«اگر شهری به خانه‌های مادربزرگ‌هاش احترام نگذارد، فرو می‌پاشد. اگر مادربزرگِ جناب شهردار اهل همان شهر نباشد، شهر بزرگ می‌شود، اما #توسعه پیدا نمی‌کند.»

📚از کتاب #رهش نوشتهٔ رضا امیرخانی

@mostashaar
👪 مامان لیا، بابا علا و ایلیا

رضا امیرخانی تنها نویسنده‌ای است که همهٔ کتاب‌هایش را خوانده‌ام و با نوشته‌ها و شخصیت‌های داستان‌ها و فضاهای روایتش خیلی همذات‌پنداری می‌کنم.

#رهش هم مانند سایر نوشته‌های امیرخانی نثر روانی دارد و فضای روایتش بسیار واقعی است.

این کتاب ۱۹ بهمن ۹۶ رونمایی شد و در مراسم رونمایی‌ش خیل مشتاقان امیرخانی جلوی کتابفروشی نشر #افق صف کشیده بودند. یک روز پس از رونمایی، من هم آن را خریدم و تعطیلات نوروز فرصتی شد تا کامل بخوانمش و از خواندنش لذت ببرم.

هرچند محتوای داستان وضعیت نابسامان شهرسازی در #تهران را به تصویر کشیده و این روایت از وضعیت کنونی #شهر بسی تلخ است، با این حال خواندن آن را توصیه می‌کنم؛ به‌ویژه به کسانی که در ساخت‌وساز دستی دارند، یا در شهرداری‌ها و نهادهای شهری فعالیت می‌کنند و البته شیوه‌های مرسوم #توسعه را پذیرفته‌اند و با تن‌دادن به اجرای این شیوه‌ها روز به روز وضع شهرهای ایران را بد و بدتر می‌کنند.

لیا، مهندس معماری است که داستان از زبان او روایت می‌شود. علا، همسرش، معاون یکی از مناطق شهرداری تهران است. ایلیا هم فرزندشان است که مشکل تنفسی دارد.

@mostashaar
👆 اگر می‌خواهید در یک دورهٔ نسبتاً فشرده در یک آخر هفته، کمی به #محیط_زیست بپردازید و از حوزه‌های مختلف آن بیشتر بدانید، این برنامه فرصتی مناسب است.

🌀 من هم در یکی از کارگاه‌های این برنامه با موضوع #توسعه_پایدار در خدمت شرکت‌کنندگان و علاقمندان به یادگیری خواهم بود.