"مرا لمس مکن"مصطفی مهرآیین
۱."مرا لمس مکن" (در من میامیز/در من مپیچ) بر اساس انجیل یوحنا باب ۲۰ آیه ۱۷ همان جمله ای ست که وقتی مریم مجدلیه پس از رستاخیز مسیح او را دوباره شناخت از زبان عیسی شنید.ژیژک در تفسیر این آیه معتقد است "این جمله را باید پاسخ مسیح به سوال حواریون دانست که پرسیده بودند چطور در زمان حیات دوباره او از بازگشتش باخبر شوند.مسیح پاسخ می دهد هرگاه عشقی میان او و مومنانش برقرار باشد مسیح همان جاست: او نه به عنوان شخصی قابل لمس بلکه به عنوان بند الفت و همبستگی میان مردم ظاهر خواهد شد.بنابراین، " مرا لمس مکن بلکه با دیگر مردم با عشق تعامل کن و بدین سان روح عشق را لمس کن"( کتاب پاندمی ژیژک با ترجمه نوید گرگین).
۲.این عبارت یعنی " مرا لمس مکن" در مورد راز عالم و حقیقت مطلق نیز صدق می کند: قرار نیست ما راز عالم یا حقیقت را لمس کنیم.به زبان هگل، معشوق الهی چیزی در مقابل ما نیست، او نیز کسی با هستی خود ماست.معشوق مطلق یعنی خیره شدن به چشم انسان دیگر.لمس خدا یعنی عشق به انسان های دیگر.لمس حقیقت یعنی تبدیل شدن به "پنجره ای" که دائم می توان از طریق آن انسانها و جهان را دید و روشنایی را تجربه کرد.
۳. در زندگی کنونی ما اما "لمس خدا" ، " لمس حقیقت" " لمس یهوه"، "لمس عیسی"، " لمس مهدی"،.... سهم کسانی ست که انباشته از تکبر و غرور و خشم و نادانی سعی در رستاخیز " خداوند" بر زمین انباشته از اجساد انسان دارند، غافل از آنکه پایان انسان ها پایان قصه "خدا" و " لمس خداست". خدا چیزی جز همان عشق میان انسانها نیست: ما آنچه میان ما الفت و عشق می سازد را انتزاعی کرده ایم و نام " خدا" یا " حقیقت" بر آن نهاده ایم چون بزرگترین رنج ما " تنهایی" و " ناتوانی از تجربه زیستن در این جهان" است: عشق قدرت انسان برای زیستن است که نام بزرگ " خدا" را به خود گرفته تا برای همه نسل ها زنده بماند.با ادعای لمس حقیقت و جنگ و کشتار و ریختن خون و انتقام و خشم و دستگیری و زندان و تعطیلی عقل و جهنم ساختن زندگی و از بین بردن پیوند انسانها و ....تنها می توان یک پدیده را ممکن ساخت و آن چیزی نیست جز تاخیر در " رستاخیز عشق" و گرنه در نهایت عیسای ما باز خواهد گشت و ما باز خواهیم خندید. به زبان هولدرلین " هر آنجا که خطر است، رهایی نیز می روید" حتی اگر در تعبیری وارونه و به زبان مارکس می توان گفت" هر آنجا که رهایی است، خطر نیز می روید" و ما در این جهان "رستاخیز عشق" را در حرکت پاندولی دائمی " خطر" و " رهایی" تجربه خواهیم کرد: مرا لمس مکن، من آنجایی هستم که در میانه خطر، انسانها به کمک هم می آیند و عشق و رهایی را ممکن می کنند".
http://t.center/mostafamehraeen