اون موقع هنوز دانشکده اقتصاد دانشگاه تبریز رو نساخته بودن و کلاسهای ما تو ساختمان قدیمی دانشکده علوم انسانی برگزار میشد.
یه همکلاسی داشتیم علی مهری از بچه های انجمن و تحکیم بود از اون دو آتیشه های ضد امپریالیسم و صهیونیزم که بعد ها رفت امریکا و یکی دوباری تو صدای امریکا دیدم که کارشناسی میکنه.
ترم ۳ بودیم ۲۹ سال پیش تقریبا همین روزا، که یهویی صدای الله اکبرِ علی مهری پیچید تو سالن که نصر من الله و فتح القریب و ...
طوری شعار میداد که کلاسا ریخت به هم، اومدیم بیرون که علی چی شده؟ گفت اسحاق رابین به هلاکت رسیده، زنده باد فلسطین. یه جعبه هم کیک یزدی دستش بود که گرفت و نفری یه دونه خوردیم.
فرداش تو نماز جمعه هم هاشمی رفسنجانی تبریک گفت این ترور رو و گفت انتقام الهی بود. مثل الانم نبود که هر لحظه اخبار از اکسیوس و مکسیوس بیاد و بفهمیم چه خبره، یه دونه سلام بود که اونم تازه خودش بفهمه چی شده یه هفته طول میکشید.
بعدها معلوم شد که ضارب یه صهیونیست افراطی به نام ایگال بود که از صلح ناراحت بود.
ولی ما کیک یزدی اش رو خوردیم.
@mortezaebad