View in Telegram
بس نظر تیز که تقدیر کرد تا رخ زیبای تو تصویر کرد روی تو عقلم صدف عشق ساخت چشم تو جانم هدف تیر کرد نرگس جادوت دل از من ربود گفت که این جادوی کشمیر کرد جادوی کشمیر نیارد همی پیش تو یک مسئله تقریر کرد زلف تو باز این دل دیوانه را حلقه درافکند و به زنجیر کرد هر که سر زلف تو در خواب دید کافریش عشق تو تعبیر کرد با سر زلف تو همه هیچ بود هرچه دلم حیله و تدبیر کرد کفر از آن خاست که در کاینات کوکبهٔ زلف تو تأثیر کرد زلف تو اسلام برافکنده بود لیک نکو کرد که تاخیر کرد مرغ دلم تا که زبون تو شد قصد بدو عشق زبون گیر کرد در ره عشق تو دلم جان بداد تا جگر سوخته توفیر کرد نالهٔ شبگیر من از حد گذشت چند توان نالهٔ شبگیر کرد کس بنداند که دل عاشقم در ره عشق تو چه تقصیر کرد لاجرم اکنون چو به دام اوفتاد دانهٔ جان در سر تشویر کرد بر دل عطار ببخشای از آنک روز جوانیش غمت پیر کرد #شیخ_عطار_نیشابوری @Molanaye_shams
Telegram Center
Telegram Center
Channel