صورتک بر چهره بستید و شما را میشناسم
روی پنهان کردهاید اما صدا را میشناسم
شرم را بر آستان لقمهها کردید قربان
من گدایان زبون بیحیا را میشناسم
همچو گرگ از اشتیاق طعمه لبریزید، آری
معنیِ این خندهی دنداننما را میشناسم
باورم را آشنایی نیست با گفتار لبها
من زبان ساکت اندیشهها را میشناسم
هست زندانی سیه در پشت این دیوار رنگین
از ورای رنگ دلسوزی ریا را میشناسم
اشک تمساح است این در آرزوی طعمه ریزد
من به ساحل مردمی بیدست و پا را میشناسم
گر طلسمی بسته گرداند، دعایی میگشاید
میشناسید آن طلسم و این دعا را میشناسم
بند هر مشکل که بر پایم زدید آسان گشودم
معجز این پنجهی مشکلگشا را میشناسم
صورتک از چهره بگشایید ای پتیاره دیوان
من شما را میشناسم من شما را میشناسم...
#سیمین_بهبهانی
┄✨❊🌼❊✨┄