🗒یادداشت
🔺 اله هوب سنگ ترب (بخش سوم)
✍محسن احمدوندی
ـ در زبان کُردی ـ که زبان مادری نگارنده است ـ عبارت «کِرّ و کِپ [خِرّ و خِپ]، مَشکه رِپ» تقریباً همان کارکردی را دارد که عبارت محلّبحث در فارسی دارد. ما کُردها وقتی میخواهیم صدای چیزی را درنیاوریم و آن را به سکوت برگزار کنیم یا کسی را به سکوت کردن دعوت کنیم، این عبارت را به کار میبریم. در این عبارت هم اگرچه تکتک کلمات معنادارند، امّا مجموع آنها در کنار هم جملۀ معناداری تولید نمیکند و تنها ریتم و آهنگ است که کلمات را گرد هم آوردهاست.
براساس آنچه در بالا گفته شد، میتوان جمعبندی و نتیجهگیری دربارۀ عبارت مذکور را در هشت گزاره به شکل زیر بیان کرد:
۱. این عبارت متعلّق به زبان محاوره بودهاست، نه زبان معیار.
۲. کاربرد این عبارت تقریباً به نیمقرن اخیر محدود میشود و در متون کهنتر به کار نرفتهاست و امروزه نیز تقریباً منسوخ شدهاست.
۳. عبارت یادشده متعلّق به دنیای کودکان و بازیهای کودکانه بودهاست.
۴. این عبارت ضبط واحدی ندارد و به اشکال مختلفی ثبت و ضبط شدهاست.
۵. در این عبارت و اغلب عبارات مشابه آن، اگرچه برخی از کلمات معنادارند، امّا جزءبهجزء آنها در کنار هم معنای روشنی ندارند و فقط مفهوم کلّی سکوت کردن را به شنونده القا میکنند.
۶. آنچه کلمات این عبارت را کنار هم قرار دادهاست، قوانین نحوی و معنایی نیست، بلکه موسیقی و «جادوی مجاورت» است و آن را باید مشابه عباراتی چون «اَرّه و اوره، شمسی کوره» و... دانست.
۷. این عبارت در برخی موارد صورتِ معنادارتری یافتهاست، امّا بر ما روشن نیست که آیا از ابتدا معنادار بوده و بهعلّت غلبۀ فرهنگ شفاهی، بهصورت بیمعنا مکتوب شدهاست یا اینکه در آغاز بیمعنا بوده و بعدها برای معنادار کردن آن تلاش شدهاست. اظهارنظر دقیقتر دراینباره منوط است به اینکه در متنی کهنتر از آنچه در بالا آمد، صورت معنادار آن به کتابت درآمده باشد.
۸. نقطۀ مشترک همۀ عباراتی که ذکر شد این است که به دو واج «ب» یا «پ» ختم شدهاند. میدانیم که در آواشناسی این دو واج را واجهای دولبی انسدادی مینامند؛ یعنی در هنگام ادای این دو واج لبها بسته میشوند و سپس با فشار هوا باز میشوند و اگر دقّت کنید این باز شدن هنگامی که این دو واج در پایان کلمه باشند، بسیار کمتر است. به نظر میرسد ویژگی آوایی این دو واج در خلق چنین عباراتی بیتأثیر نبودهاست؛ یعنی گویشوران به تجربه دریافتهاند که هنگام ادای «ب» و «پ»، بهویژه در پایان کلمات، دهانشان بسته میشود و همین باعث شده عباراتی بسازند که به این دو واج ختم شوند و برای اعلام سکوت و بستن دهان خود یا دیگری از این ویژگی آوایی بهره ببرند.
◾️منابع
ـ شاملو، احمد. (۱۳۷۸). کتاب کوچه: جامع لغات، اصطلاحات، تعبیرات، ضربالمثلهای فارسی. با همکاری آیدا سرکیسیان. جلد نهم (حرف «ت»، دفتر اوّل). چاپ سوم. تهران: مازیار.
ـ شاملو، احمد. (۱۳۸۸). کتاب کوچه: جامع لغات، اصطلاحات، تعبیرات، ضربالمثلهای فارسی. با همکاری آیدا سرکیسیان. جلد دوم (حرف «الف»، دفتر اوّل). چاپ پنجم. تهران: مازیار.
ـ شهری، جعفر. (۱۳۸۱). قند و نمک: ضربالمثلهای تهرانی به زبان محاوره. چاپ چهارم. تهران: معین.
ـ متین، پیمان. (۱۳۹۸). «تُرُب». دانشنامۀ فرهنگ مردم ایران. نسخۀ برخط به نشانیِ
https://www.cgie.org.ir/fa/article/239635/%D8%AA%D8%B1%D8%A8
ـ مدرّسی، تقی. (۱۳۷۹). کتاب آدمهای غایب. چاپ دوم. تهران: نگاه.
[یادداشت بالا پیش از این در شمارهٔ بیستونهم فصلنامهٔ قلم در صفحات ۱۶-۱۹ منتشر شده است.]
📗شعر، فرهنگ و ادبیات
@mohsenahmadvandi