سالروز امامت کریم آقاخان
امیر هاشمی مقدم؛ انصافنیوز
امروز، سالروز آغاز امامت کریم آقاخان، چهل و نهمین امام اسماعیلیان بود. او اگرچه اصالتا ایرانی، اما زاده ژنو و ساکن پاریس است. اسماعیلی، شاخهای از شیعه است که باور به امامت اسماعیل، فرزند بزرگتر امام صادق دارد.
اگرچه خلافت فاطمیان مصر، گستردهترین حکومت اسماعیلیان بود، اما آنچه بیش از پیش ایشان را مشهور ساخت، حسن صباح بود که در دژ افسانهای الموت جای گرفت و قدرتش را با حذف مخالفانش به دست همانها که «حشاشین» خوانده میشدند (و واژه assassin به معنای آدمکش از آن گرفته شده) گسترده میکرد.
پس از ویرانی الموت و سرکوبی اسماعیلیان به دست هولاکوخان، این گروه عموما بدون حاشیه در ایران میزیستند تا اینکه چهل و پنجمین امامشان در یزد کشته شد. اما فرزندش توسط فتحعلیشاه قاجار به تهران دعوت شده، مورد دلجویی قرار گرفت و حتی یکی از دختران شاه به عقدش در آمد. او که لقب «آقاخان» را از فتحعلیشاه دریافت کرده بود، در محلات ساکن شد. پس از مرگ فتحعلیشاه، میرزا آقاسی صدر اعظم محمدشاه، آنچنان بر آقاخان فشار آورد و مخالفت کرد تا او بالاخره راه هند را در پیش گرفت و از آن پس، امامان اسماعیلی و خود اسماعیلیان ایران را ترک کردند. هرچند اکنون شمار بسیار اندکی اسماعیلی همچنان در ایران زندگی میکنند، اما بیشتر جمعیت پانزده میلیونی اسماعیلیان در افغانستان، تاجیکستان، هند و افریقا هستند.
پس از او و ٱقاخان دوم، آقاخان سوم نخستین امام اسماعیلیه بود که نهادهای فرهنگی و اقتصادی بسیاری بنیان نهاد. او همچنین روابط جهانی گستردهای داشت؛ آنچنانکه از سال 1316 تا 1318 رئیس جامعه ملل (بعدها، سازمان ملل) بود.
کریم آقاخان چهارم، که از بیستم تیرماه 1336 تا کنون امامت اسماعیلیان را در دست دارد، در کنار دهها دانشگاه و نهاد فرهنگی و اقتصادی که در کشورهای گوناگون بنیان نهاد، «شبکه توسعه آقاخان» را نیز پایهگذاری کرد که فعالیتهای بسیار گستردهای در سطح جهان دارد و بهعنوان یکی از موفقترین نهادهای توسعه و خیریه شناخته میشود. بیشتر فعالیتهای خیریه و توسعهای آقاخان، در کشورهای فقیر است.
آقاخان بهواسطه همین فعالیتهای گسترده اقتصادی، تجاری، فرهنگی و اجتماعیاش، همچون شاه یا رئیسجمهوری بیکشور است. نهادهای زیر نظر او با دهها هزار کارمند، در بیش از پنجاه کشور جهان فعالیت میکنند.
پینوشت: هدف ایننوشتار، تبلیغ اسماعیلیه نبود؛ اما به دو دلیل لازم میداند بیشتر به معرفی اسماعیلیان بپردازد:
نخست، بیشتر مطالبی که در ایران درباره اسماعیلیه و بهویژه امامانشان منتشر میشود، یکسره چهرهای منفی از ایشان نمایش میدهد. برای نمونه، کافی است نگاهی به کتاب «اسماعیلیان آقاخانی» نوشته محسن موسوی گرمارودی که از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر شده بیندازید. حتی یک جمله هم درباره اسماعیلیان به شما اطلاعات نمیدهد؛ اما تا دلتان بخواهد درباره ثروتاندوزی و مسائل خانوادگی (یا به زعم نویسنده، جنسی) این افراد اشباع شده است. اما در هیچکدام از این منابع، اشارهای به هزاران کار خیر آقاخان (از ساخت مدرسه، دانشگاه، بیمارستان، موزه، فرهنگستان و... گرفته تا کمکها و توانمندسازیهای اقتصادی و...) نمیشود.
دوم، همانگونه که نگارنده تاکنون در چندین یادداشت رسانهای دیگر اشاره داشته، شیعیان اسماعیلی چه از نظر اقتصادی، چه از نظر فرهنگی و چه از نظر سیاسی و دیپلماسی میتوانند یاریگر ایران باشند. همچنانکه از نظر گردشگری، دژ الموت، مهمترین زیارتگاه ایشان است. به جز آنها، دژ الموت و اسماعیلیان شهرت بسیاری در جهان دارد و بسیاری کنجکاو این موضوعاند و فیلمهای بسیاری درباره آنها ساخته شده؛ اما نقش ایران یا بسیار کمرنگ است یا نادیده گرفته میشود. برای نمونه، فیلم Assassin Creed، ساخته شده در سال 2016 را ببینید؛ دریغ از کمترین اشارهای به ایران.
البته ما میتوانیم خودمان با توجه بیشتر به اسماعیلیان و بازنمایی آنان در سینمای تاریخیمان، پای گردشگران کنجکاو را به ایران باز کنیم. اما شوربختانه نه سینمای تاریخی ما به موضوعات تاریخی ایران میپردازد، و نه اسماعیلیان مورد تایید ما هستند. برای نمونه، نماینده آنان به مجمع تقریب مذاهب اسلامی، پذیرفته نشد. ما به جای هزینههای بسیاری که در کشورهای دیگر میکنیم و عموما هم نتیجه عکس میگیریم، کافی است خودیها را از خویشتن نرانیم. آنگاه بدون آنکه هزینه کرده باشیم، معامله پرسودی کردهایم. کافی است بدانیم آقاخان پیش از انقلاب، شهروندی ایران داشته؛ اما روابط نزدیکش با خاندان پهلوی، یکی از دلایلی است که اکنون وی را طرد میکنند. هنوز هم دیر نشده؛ اگر واقعیات و منافع ایران را بر شعارها و منافع دیگران ترجیح بدهیم.
اگر این یادداشت را میپسندید، برای دوستانتان هم بفرستید
دیگر نوشتههای مرا میتوانید در
کانال مقدمه (اینجا) بخوانید.