با درود
اشیا و پدیده ها در این اساشعر با یک حضور جان می گیرند و کالا ها در گوشی می گویند آیا شخص وارد شده را می شناسند ؟کهنگی و خاموشی برخی از اشیا نشان اززمانی دور می دهد و پایان شعر غیر مستقیم به خاطره ای دور پیوند می خورد و...راوی با شخص وارد شده به یک دیگر گونی نزدیک می رسد و یا یک خاطره ی دور کودکی اولی ،حضور گرم و ناگهانی و زیبایی است همه ی اشیا و خود راوی را دگرگون می کند و میلی گرم و عاشقانه سر و پای راوی را به گرمای دل و شعله ی خواستن می نشاند و دیگر اینکه گویا کودکی ها به خاطر می آید و راوی -شاعر کسی را که می شناسد و خاطرات کودکانه ای با او داشته است نا گهان پس از ازسال ها می بیند و انگار در همانجایی که در کودکی می آمدند ...چرا که اشیا به در گوشی می نشینند و مهتابی روشن می شود و مهمتر، بستنی های یخچال آب می شوند و همراه با دل راوی و یک ورود غیر منتظره و...واگویه ی این همه را با نگاهی نو در شعر نو تبری کار آسانی نیست .سپاس
✍جلیل قیصری
https://t.center/+iUlx_0LdfFQxY2Zk