فکر نکن رفتی ولی یادت فراموشم شده
در میان خلوتم یادت هم آغوشم شده
ماه را هرشب به یادت بوسه باران می کنم
عشق تو چون حلقه ای آویزه ی گوشم شده
بعد تو تنها رفیق من فقط آئینه هست
یک نفر در اینه دیدم سیه پوشم شده
رفته ای عطر تنت جامانده در این کوچه ها
از گذشته خاطره باری ست بر دوشم شده
عاشقت بودم ولی تو میوه ی ممنوعه ای
سهم من از عشق تو جام بلا نوشم شده
فکر من هرگز نباش با بی کسی خو کرده ام
اشکها بر جان من چون جامه تن پوشم شده
این منم
سنگ صبور خسته از نا مردمی
شعر تنها همدم شبهای خاموشم شده
بقلم
✍🏻#جواد_الماسیتخلّص:
#سنگ_صبوردکلمه:
#مدرس_زاده@modareszadehارتباط با اددمین:
@EM1972