مدافعان حضرت زینب سلام الله علیها🖤🖤🖤

#بسم_الله
Канал
Логотип телеграм канала مدافعان حضرت زینب سلام الله علیها🖤🖤🖤
@modafehanzynabПродвигать
256
подписчиков
26,2 тыс.
фото
7,73 тыс.
видео
836
ссылок
وقتی که طفل کوچکتان باب حاجت است پس گردش زمین و زمان کار #زینب است جهت تبادل باادمین کانال هماهنگ کنید وقتی که طفل کوچکتان باب حاجت است پس گردش زمین و زمان کار #زینب است جهت تبادل باادمین کانال هماهنگ کنید @Kkjhyygf کپی حلال باذکرصلوات 🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❤️#بسم_الله_الرحمن_الرحیم❤️

🌸وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ
أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ

🍃خدا همیشه هست
کنار ماست
منتظره که لب باز کنیم...

بقره ۱۳۶

شکرت خداجانم🌺
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☀️ #سلام_اربابم
ایها العشق، سلام از طرفِ نوکرِ تو
برگ سبزی ست که هر روز رسد مَحضرِ تو

أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ
سلام بر ساکنِ کربلاء⚡️

#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قرار_صبحگاهی
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِ
اللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
#التماس_دعا

🌱#اللہم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج 🌱

‌‌‌‌•❥🕊
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☀️ #سلام_اربابم
ایها العشق، سلام از طرفِ نوکرِ تو
برگ سبزی ست که هر روز رسد مَحضرِ تو

أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ
سلام بر ساکنِ کربلاء⚡️

#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قرار_صبحگاهی
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِ
اللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
#التماس_دعا

🌱#اللہم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج 🌱

‌‌‌‌•❥🕊
💐🍃🕊
🍃
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
🍃
💐🍃🕊
خدايا

"آرامش" را سر ليستِ تمامِ اتفاقاتِ زندگی ام قرار بده

"آرامش" را تنها از تو می خواهم

خدایا با نام و یادت آغاز می کنم صبحم را

#بسم_الله_الرحمن_الرحیم

🌺🕊
خدايا

"آرامش" را سر ليستِ تمامِ اتفاقاتِ زندگی ام قرار بده

"آرامش" را تنها از تو می خواهم

خدایا با نام و یادت آغاز می کنم صبحم را

#بسم_الله_الرحمن_الرحیم

🌺🕊
خدايا

"آرامش" را سر ليستِ تمامِ اتفاقاتِ زندگی ام قرار بده

"آرامش" را تنها از تو می خواهم

خدایا با نام و یادت آغاز می کنم صبحم را

#بسم_الله_الرحمن_الرحیم

🌺🕊
خدايا

"آرامش" را سر ليستِ تمامِ اتفاقاتِ زندگی ام قرار بده

"آرامش" را تنها از تو می خواهم

خدایا با نام و یادت آغاز می کنم صبحم را

#بسم_الله_الرحمن_الرحیم

🌺🕊
خدايا

"آرامش" را سر ليستِ تمامِ اتفاقاتِ زندگی ام قرار بده

"آرامش" را تنها از تو می خواهم

خدایا با نام و یادت آغاز می کنم صبحم را

#بسم_الله_الرحمن_الرحیم

🌺🕊
🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷

✍️ #دمشق_شهر_عشق

#قسمت_هفتم

💠 از کلام آخرش فهمیدم زینبی که صدا می‌زد من نبودم، سعد ناباورانه نگاهش می‌کرد و من فقط می‌خواستم با او بروم که با #اشک چشمانم به پایش افتادم :«من از اینجا می‌ترسم! تو رو خدا ما رو با خودتون ببرید!»

از کلمات بی سر و ته #عربی‌ام اضطرارم را فهمید و می‌ترسید هنوز پشت این پرده کسی در کمین باشد که قدمی به سمت پرده رفت و دوباره برگشت :«اینجوری نمیشه برید بیرون، #شناسایی‌تون کردن.» و فکری به ذهنش رسیده بود که مثل برادر از سعد خواهش کرد :«می‌تونی فقط چند دیقه مراقب باشی تا من برگردم؟»

💠 برای #حفاظت از جان ما در طنین نفسش تمنا موج می‌زد و سعد صدایش درنمی‌آمد که با تکان سر خیالش را راحت کرد و او بلافاصله از پرده بیرون رفت.

فشار دستان سنگین آن #وهابی را هنوز روی دهانم حس می‌کردم، هر لحظه برق خنجرش چشمانم را آتش می‌زد و این #ترس دیگر قابل تحمل نبود که با هق‌هق گریه به جان سعد افتادم :«من دارم از ترس می‌میرم!»

💠 رمقی برای قدم‌هایش نمانده بود، پای پرده پیکرش را روی زمین رها کرد و حرفی برای گفتن نداشت که فقط تماشایم می‌کرد. با دستی که از درد و ضعف می‌لرزید به گردنم کوبیدم و می‌ترسیدم کسی صدایم را بشنود که در گلو جیغ زدم :«#خنجرش همینجا بود، می‌خواست منو بکشه! این ولید کیه که ما رو به این آدم‌کُش معرفی کرده؟»

لب‌هایش از ترس سفید شده و به‌سختی تکان می‌خورد :«ولید از #ترکیه با من تماس می‌گرفت. گفت این خونه امنه...» و نذاشتم حرفش تمام شود و با همه دردی که نفسم را برده بود، ناله زدم :«امن؟! امشب اگه تو اون خونه خوابیده بودیم سرم رو گوش تا گوش بریده بود!»

💠 پیشانی‌اش را با هر دو دستش گرفت و نمی‌دانست با اینهمه درماندگی چه کند که صدایش در هم شکست :«ولید به من گفت نیروها تو #درعا جمع شدن، باید بیایم اینجا! گفت یه تعداد وهابی هم از #اردن و #عراق برای کمک وارد درعا شدن، اما فکر نمی‌کردم انقدر احمق باشن که دوست و دشمن رو از هم تشخیص ندن!»

خیره به چشمانی که #عاشقش بودم، مانده و باورم نمی‌شد اینهمه نقشه را از من پنهان کرده باشد که دلم بیشتر به درد آمد و اشکم طعم #شکایت گرفت :«این قرارمون نبود سعد! ما می‌خواستیم تو مبارزه کنار مردم #سوریه باشیم، اما تو الان می‌خوای با این آدم‌کش‌ها کار کنی!!!»

💠 پنجه دستانش را از روی پیشانی تا میان موهای مشکی‌اش فرو برد و انگار فراموشش شده بود این دختر مجروحی که مقابلش مثل جنازه افتاده، روزی #عشقش بوده که به تندی توبیخم کرد :«تو واقعاً نمی‌فهمی یا خودتو زدی به نفهمی؟ اون بچه‌بازی‌هایی که تو بهش میگی #مبارزه، به هیچ جا نمی‌رسه! اگه می‌خوای حریف این #دیکتاتورها بشی باید بجنگی! ما مجبوریم از همین وحشی‌های وهابی استفاده کنیم تا #بشار_اسد سرنگون بشه!»

و نمی‌دید در همین اولین قدم نزدیک بود عشقش #قربانی شود و به هر قیمتی تنها سقوط نظام سوریه را می‌خواست که دیگر از چشمانش ترسیدم. درد از شانه تا ستون فقراتم می‌دوید، بدنم از گرسنگی ضعف می‌رفت و دلم می‌خواست فقط به خانه برگردم که دوباره صورت روشن آن جوان از میان پرده پیدا شد.

💠 مشخص بود تمام راه را دویده که پیشانی سفیدش از قطرات عرق پر شده و نبض نفس‌هایش به تندی می‌زد. با یک دست پرده را کنار گرفت تا زنی جوان وارد شود و خودش همچنان اطراف را می‌پائید مبادا کسی سر برسد.

زن پیراهنی سورمه‌ای پوشیده و شالی سفید به سرش بود، کیفش را کنارم روی زمین نشاند و با #مهربانی شروع کرد :«من سمیه هستم، زن‌داداش مصطفی. اومدم شما رو ببرم خونه‌مون.» سپس زیپ کیفش را باز کرد و با شیطنتی شیرین به رویم خندید :«یه دست لباس شبیه لباس خودم براتون اوردم که مثل من بشید!»

💠 من و سعد هنوز گیج موقعیت بودیم، جوان پرده را انداخت تا من راحت باشم و او می‌دید توان تکان خوردن ندارم که خودش شالم را از سرم باز کرد و با #بسم_الله شال سفیدی به سرم پیچید. دستم را گرفت تا بلندم کند و هنوز روی پایم نایستاده، چشمم سیاهی رفت و سعد از پشت کمرم را گرفت تا زمین نخورم.

از درد و حالت تهوع لحظه‌ای نمی‌توانستم سر پا بمانم و زن بیچاره هر لحظه با صلوات و ذکر #یاالله پیراهن سورمه‌ای رنگی مثل پیراهن خودش تنم کرد تا هر دو شبیه هم شویم.

💠 از پرده که بیرون رفتیم، مصطفی جلو افتاد تا در پناه قامت بلند و چهارشانه‌اش چشم کسی به ما نیفتد و من در آغوش سعد پاهایم را روی زمین می‌کشیدم و تازه می‌دیدم گوشه و کنار مسجد انبار #اسلحه شده است...

#ادامه_دارد
🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
باز پنجشنبه و ياد همه درگذشتگان 🖤🌹😔
دلمان گرم به خاطره پدرهایی که نیستند
مادرهایی که رفته اند و دوستانی که بار سفر بستند

خدایا
همه اموات‌ و گذشتگانمان را
ببخش و بیامرز و قرین رحمت خویش قرار بده...
آمین🤲

زیارت اهل قبور

#بسم_الله_‌الرحمن_‌الرحیم
السَّلامُ عَلي اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا
اللهُ مِنْ اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا اَهْلَ لا اِلهَ اللهُ بِحَقَّ لااِلهَ اِلَّا اللهُ كَيْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا اِلهَ الَّا اللهُ مِنْ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا لااِلهَ اِلَّا الله بِحَقَّ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ اِغْفِرْلِمَنْ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ وَاحْشُرْنا في زُمْرَهِ منَ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مُحَمَّد رَسُولُ اللهِ عَليٌّ وَلِيُّ اللهِ:

روح همگی رفتگان شاد 🖤🌹🕯
خدايا

"آرامش" را سر ليستِ تمامِ اتفاقاتِ زندگی ام قرار بده
"آرامش" را تنها از تو می خواهم

خدایا با نام و یادت آغاز می کنم صبحم را

#بسم_الله_الرحمن_الرحیم

🌺🕊
خدايا

"آرامش" را سر ليستِ تمامِ اتفاقاتِ زندگی ام قرار بده

"آرامش" را تنها از تو می خواهم

خدایا با نام و یادت آغاز می کنم صبحم را

#بسم_الله_الرحمن_الرحیم

🌺🕊
خدايا

"آرامش" را سر ليستِ تمامِ اتفاقاتِ زندگی ام قرار بده

"آرامش" را تنها از تو می خواهم

خدایا با نام و یادت آغاز می کنم صبحم را

#بسم_الله_الرحمن_الرحیم

🌺🕊
┄┅─✵💝✵─┅┄

#بسم_الله_الرحمن_الرحیم

به نام خدایی که باقیست
و همه چیز، غیر او فانیست

شروع کارها با نام مشکل گشایت:
یاٰ مَنْ هُوَ یَبقیٰ وَ یَفنیٰ کُلُّ

الهی به امید لطف و کرمت💚
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم

خدای من
من که از کوی تو
بیرون نرود پای خیالم

چه برانی
چه بخوانی

چه به اوجم برسانی
چه به خاکم بکشانی

نه من آنم که برنجم
نه تو آنی که برانی

‌ ‌‌•‌‌‌‌‎‌‌‌
꧁꧂‎‌♥️
            
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خداوندا؛
آرامشم را در میان پیچ و خم زندگی‌ای که خود رقم زده‌ام، گم کرده‌ام
آرامم کن
راهنمایم باش و ایمانم را قوی کن
که لحظه‌ای تو را در خلوت خویش گم نکنم ..

#بسم الله النور
به نام خدای همه
❁﷽❁..ذکر روز شنبه {یا رَب العالَمین..ای پروردگار جهانیان}

روح درونی خود را
زیبا کنید تا شخصیت
درونی و بیرونی شما یکی شود.🌼

🌷#بسم_الله_الرحمن_الرحیم🌷

امروزتان پرازعطر🌸
گل محمدی
آغازهرروزشروع دوباره
برای آموختن است
آغازی برای تکاندن🌴
غبار از دل
ونشاندن غنچه های
محبت وعشق و
دوستی است💐

سلام صبح بخیر سر آغاز هفته تون به شادی و خوشی 🌼
۹۸/۹/۲۳

☆ نــــــبی ☆

‌ ‎‌‌‌‎࿐჻ᭂ⸙⸙჻ᭂ࿐
🌷نـیـایـش صبـحـگـاهـی🌷
☀️ #هر_روز_خود_را_با_بسم‌الله_و_صلوات_آغاز_کنید ☀️
💞 ِسْمِ_اللّٰهِ_الرَّحْمٰنِ_الرَّحیٖم💞
🕊 #اللّهُمَّ‌_صَلِّ‌_عَلي_مُحَمَّد_و_َآل_ِ‌مُحَمَّد_وَ_عَجِّل‌_فرَجَهُــم🕊
🌷پروردگارا اگر تکیه گاهم تو نباشی بسیار زودتر از آنچه که در تصور آید ، فرو می‌ریزم ...

🌷مهربانا قلبم را آنچنان متغیر کن که دنیا را دمی بی تو نخواهم و بال پروازم ده تا همچون پروانه‌ها‌ سبک‌بار باشم و ترجمان عشق تو گردم ...

🌷پروردگارا حالم را آنچنان کن که با آواز خروس‌ها تو را زمزمه کنم و در انتهای شب مست باده تو باشم و در اثنای روز برای رضای تو انصاف بورزم و مهربانی کنم و بندگانت را چون نشان خلقت از تو دارند ، شایسته اکرام بدانم ...
الهی آمین🙏🏻
Ещё