#زمان_شاه #شاعر_معروف💢قتل
#فرخی_یزدی به دست رضاخان
#رضاشاه✅«فرخي يزدي»
شاعر و مبارز مخالف رضاخان و مدير روزنامه طوفان بود که به خاطر مبارزات سياسي و نیز اشعار حماسي و انقلابي اش در زندان به سر می برد.
✅وی بعد از شنيدن خبر ازدواج وليعهد با فوزيه مصري و قانون مجلس در ايراني کردن فوزيه به دستور رضاشاه، در اشعاري عروسي وليعهد را داراي عواقب ناگواري دانست. چند بيت از اين اشعار چنين است:
دلم از اين خرابی ها بود خوش زانكه مي دانم
خرابي چونكه از حد بگذرد آباد مي گردد
دلم از اين عروسي سخت می لرزد که قاسم
هم چنانكه نينوا نزديک شد، داماد می گردد
به ويراني اين اوضاع هستم مطمئن زآن رو
که بنيان جفا و جور بي بنياد می گردد
رضا شاه پس از شنيدن اين ابيات به شدت عصباني شده و دستور قتل او را صادر کرد.
✅ابتدا قصد بر اين بود که فرخي يزدي را مسموم نمايند و دستور اين کار نيز صادر شد، اما هر بار پيش از مسموم کردن، زندانيان ديگر او را از موضوع باخبر می کردند و فرخي از خوردن غدا خودداري ميکرد.
تا اینکه روز 25 مهر 1318 پزشک احمدي و سرهنگ نيرومند رئيس زندان و جلادهاي ديگر به اتاق فرخي رفتند. (محل اين فاجعه در اتاق دستشويي مريضخانه زندان پايين بود.) چند نفر او را روي تختخواب خواباندند و دست و پايش را محکم گرفتند تا مقاومت نکند. پزشک احمدي آستين هايش را بالا زد. فرخي مي خواست نعره بکشد ولي چند نفر دست ها را روي دهان او گذاشتند. احمدي سرنگ خالي پر از هوا را به رگ او زد و هوا را در رگش خالي کرد. کم کم در حال آن
شاعر خفقان پيدا شد. به خرخر افتاد و رنگش مثل قير سياه شد و پس از مدتي تشنج جان داد.
#مباهله_قرن_21 https://t.me/joinchat/AAAAADvV7pY_b_pIaHwEmg