عرض کردم: چه عیب دارد اعلیحضرت همایونی از طبقات مختلف، اشخاص ناشناخته را احضار و بعضی سؤالات از درد دل
#مردم بفرمایید، مطالبی دستگیر میشود که مفید است. فرمودند: آخر از چندین منبع مختلف به من
#گزارش میرسد و همه را میدانم. من عرض کردم که به گزارشات اطمینان نفرمایید چون هر دستگاهی به نفع خودش گزارش میدهد. از این عرض من خوششان نیامد. فرمودند:
#دفترویژه ی من گزارشات را سبک و سنگین میکند. عرض کردم: این هم به جای خود محفوظ، ولی چه عیب دارد اعلیحضرت به جای قیافۀ کریه من که هر روز ملاحظه میفرمایید، یک ناشناخته را هم ببینید. فرمودند: ممکن است در
#سلام ها بعضی سؤالات بکنم. عرض کردم: تعداد سلامهای عام خیلی کم است. بعد هم کدام
#بدبخت جرأت میکند در جلوی جمع درد دل بکند؟ یک تاجر
بدبخت بوشهری در بوشهر عرض کرد چون اسکله دیر حاضر شده و کشتی نمی آید، ما دست روی دست داریم، تا عصری اعلیحضرت متغیر بودند. حتی چاکر نمیتوانستم با اعلیحضرت صحبت بکنم، با چندین نفر پرخاش فرمودید، حالا انتظار دارید یک بدبختی در صف سلام
#درددل خود را بگوید و یا از دستگاهی شکایت بکند؟ اگر هم شاهنشاه متغیّر نشوید، آن دستگاهها بعد پدرش را درمی آورند، شاهنشاه که وضع کشور و مخصوصاً دستگاههای دولتی را بهتر از غلام میشناسید، دیگر چیزی نفرمودند.
1349/3/22
ج دوم / ص 68
#خاطرات_علم #یادداشتهای_علم#بیست_و_دوم_خرداد@mobahelegharne21