⬅️صرف نظر از عوامل بیرونی که زمینه های تشکیل تصوّف را تقویت می نمود ، زهد افراطی و برداشت های غلط و انحرافی از متن دین ، عامل اصلی در تکوین این تشکّل در قرن دوم هجری محسوب می شود .صوفیانِ نخستین ، شاخص فکری و اندیشه متمایزی نسبت به بقیه مسلمانان نداشتند ، و تنها ملاک تشخیص آنان ، عبادت و زهد افراطی آن ها بود که در قالب و شهرت پوستین و جامه پشمین بروز می یافت .
➖ امّا به تدریج عنصر و واژه " حبّ" و " عشق الهی " در میان صوفیان قرن دوّم ظهور کرد . یعنی صوفیان اهل زهد ، رفته رفته به سویی حرکت کردند که زهد سرد و خشک و غم انگیز وبی حاصلِ قدیم ، تدریجاً رنگ و بوی ذوق و محبّت یافت .
✍رابعه عدویه ( م ۱۳۵ الی ۱۸۰ ق ) را عامل عمده این تحوّل معرّفی می کنند . حدیث عشق الهی چیز دیگری بود که رابعه عدویه آن را بر زهد صوفیه افزود . ظهور رابعه و تعالیم او نقطه عطفی در تصوّف بود ، زیرا تصوّف تدریجاً از زهد خشک مبتنی بر خوف و خشیت به معرفت دردآلود مبتنی بر عشق و محبّت گرایش یافت . بدین ترتیب در قرن دوم ،" تصوّف زاهدانه" به تدریج جای خود را به "تصوّف عاشقانه" داد .
➖وقتی به رابعه گفتند آیا تو ، دوست خدا و دشمن شیطانی ؟ پاسخ داد : خدا را دوست دارم ، امّا دشمن شیطان نیستم . گفتند : چرا ؟ گفت : از محبّت رحمان ، فرصت و رغبتِ عداوت ِ شیطان ندارم . در داستانی دیگر رابعه گفت : رسول خدا صلی الله علیه و آله را در خواب دیدم که به من فرمود : آیا مرا دوست داری ؟ گفتم : چه کسی تو را دوست ندارد ؟! امّا محبّت حقّ آن چنان مرا در برگرفته است که برای دوستی و دشمنیِ غیر ، جایی نمانده است .
⬅️ در همین راستا وقتی محبّت به فرزند نمی تواند با محبّت خداوند در قلب ابراهیم ادهم ( م ۱۶۰ ق ) جای گیرد ، وی از خداوند در خواست می کند تا جان فرزندش را بگیرد . بعد ها دیده می شود که با یزید بسطامی ( م ۲۶۱ ق ) می گوید : در دلی که به جز خدا میلی باشد ، شرک باقی است ، و لذا وی حتی بر خلاف آیات الهی ، محبّت به مادر را در کنار محبّت الهی نمی پذیرد .، یا نمی تواند بهشتِ نیکوکاران برای او که اهل محبّت است ، دوست داشتنی باشد .
❌ابو سعید خراز (م ۲۸۶ ق ) نیز وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله را در خواب می بیند ، و پیامبر از وی می پرسند که آیا مرا دوست داری ؟ پاسخ می دهد : عذر مرا بپذیر که دوستی خدا مرا از دوست داشتن توبازداشته است . بعدها سمنون محبّ نیز همین شیوه را پیش گرفته ، محبّت به فرزندش را مانعی برای محبّت الهی می بیند و لذا از خداوند درخواست می کند که وی را از میان بردارد ، و خداوند درخواست وی را اجابت می فرماید .
➖این زندگی جدید صوفیانه ، یعنی زندگی توأم با عشق و وجد ، به ناچار با تعالیم اسلام برخورد پیدا می کرد ، و لذا موجب افزونی نفرت متشرّعه نسبت به صوفیان شد و بین صوفیان و متشرّعان جدایی افکند . توجّه به معنویّت و باطن عبادات ، و کم توجّهی به ضوابط و ظواهر دین از دیگر شاخص های شناسایی تصوّف عاشقانه در مقایسه با تصوّف زاهدانه محسوب می شود .