من نمیدانم کجا هستم و این تکه آسمان بالای سرم یا این چند وجب زمینی که رویش نشستهام مال نیشاپور یا بلخ و یا بنارس است، در هر صورت من به هیچ چیز اطمینان ندارم.
من از بس چیزهای متناقض دیده و حرفهای جوربجور شنیدهام و از بس که دید چشمهایم روی سطح اشیاء مختلف سابیده شده -این قشر نازک و سختی که روح پشت آن پنهان است، حالا هیچ چیز را باور نمیکنم- به ثقل و ثبوت اشیاء، به حقایق آشکار و روشن همین الان هم شک دارم. نمیدانم اگر انگشتهایم را به هاون سنگی گوشه حیاطمان بزنم و از او بپرسم آیا ثابت و محکم هستی در صورت جواب مثبت باید حرف او را باور بکنم یا نه.
#بوف_کور
#صادق_هدایت