✍️ محمدجواد اخوان 🇮🇷 ☫

Channel
Logo of the Telegram channel ✍️ محمدجواد اخوان 🇮🇷 ☫
@mjakhavanPromote
341
subscribers
تأملاتی در اندیشه، فرهنگ و سیاست به قلم محمدجواد اخوان پژوهشگر انقلاب اسلامی، مدرس دانشگاه و روزنامه‌نگار https://t.center/joinchat/AAAAADwA5MTdqxOTWDdkNg ارتباط با ادمین: @raygah https://twitter.com/mjakhavan instagram.com/mjakhavan2/
موشک‌هایی با فناوری و فرمان ایرانی

#سرمقاله #روزنامه_جوان

✍️ محمدجواد اخوان

۵۰ سال پیش و زمانی که درآمد سرشار نفتی و مأموریت ابلاغی ژاندارمی منطقه از سوی امریکا، محمدرضا پهلوی را وسوسه می‌کرد تا به‌روزترین سلاح‌های امریکایی را با قیمت گزاف بخرد، امریکایی‌ها در‌های صنایع نظامی خود را به روی شاه باز کردند و تنها استثنا را «سلاح‌اتمی» اعلام کردند. یکی دو سال بعد، اما معلوم شد که این استثنا، دومی هم دارد. رقابت تسلیحاتی همسایگان شرقی ایران، یعنی هند و پاکستان به‌تدریج به سمت گزینه «موشک» سوق پیدا کرد و این سلاح تهاجمی کمترشناخته‌شده در آن زمان توجه شاه را به خود جلب کرد.

شاه که فکر می‌کرد با دلار‌های نفتی از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را می‌تواند بخرد، درخواست خرید موشک‌های بالستیک را به امریکایی‌ها داد و البته «نه» نشنید، اما در عمل خرید این سلاح‌ها ممکن نشد. گویی امریکایی‌ها بدون آنکه تصریح کنند، تمایل به تجهیز ژاندارم خود به این سلاح تهاجمی و راهبردی نداشتند.

شاه البته ناامید نشد و سراغ متحد منطقه‌ای امریکا یعنی رژیم اشغالگر قدس رفت. صهیونیست‌ها پیشنهاد شاه را پذیرفتند و طرح مونتاژ موشک‌های اسرائیلی نسل اول در ایران با اسم رمز پروژه «شکوفه» را روی میز گذاشتند. مبلغ درخواستی صهیونیست‌ها، یک میلیارد دلار (معادل تقریبی قدرت خرید ۲ میلیارد دلار امروز) بود که در ازای تهاتر نفت ایران تأمین می‌شد. مهندسان اسرائیلی راهی ایران شدند و احداث چند سایت در استان کرمان برای پیشبرد پروژه مونتاژ موشک آغاز شد. این آغاز البته به انجام نرسید و در بحبوحه انقلاب‌اسلامی، اسرائیلی‌ها که پول خود را تمام و کمال دریافت کرده بودند، فرار کرده و حتی نقشه‌های پروژه را هم با خود بردند تا چیزی دست مردم ایران نماند.

جالب اینجاست که بعد‌ها رونی برگمن، خبرنگار صهیونیست متصل به سازمان‌های اطلاعاتی رژیم اشغالگر قدس، در کتاب معروف خود به نام «نبرد مخفی علیه ایران» راز ناگفته‌ای را از این همکاری نظامی برملا کرد که کلاه‌برداری بزرگ اسرائیل در این قرارداد بود. اسرائیلی‌ها با زرنگی توانسته بودند موشک‌های نسل اول خود را که از رده خارج و نیازمند نوسازی بود، به رژیم پهلوی قالب کنند و به‌این‌ترتیب هم بودجه نوسازی زرادخانه موشکی خود را از نفت ملت ایران پیدا کردند و هم درنهایت بی‌آنکه چیزی به ایرانی‌ها تحویل دهند، پول را گرفته بودند.

انقلاب‌اسلامی پیروز شد و در اوج جنگ تحمیلی، از مهم‌ترین کاستی‌های جنگ‌افزاری کشور، موشک بود که امکان تهیه آن به‌سادگی میسر نبود و همین ضعف، نوعی نابرابری در جنگ شهر‌ها ایجاد کرد. خلف‌وعده‌هایی که حتی برخی معدود فروشندگان سلاح به ایران کردند، کم‌کم این فکر را در اذهان ایجاد کرد که راه‌حلی جز ساخت موشک وطنی وجود ندارد. اینجا بود که مجاهدت‌های شهید حسن طهرانی‌مقدم و یارانش، ایران را از کشوری که برای خرید موشک مستأصل بود، به کشوری صاحب عنوان در میان قدرت‌های موشکی تبدیل کرد.

موشکی که شاه برای خرید آن به امریکایی‌ها رو انداخت و جواب نگرفت، نهایتاً بردی معادل ۱۵۰ تا ۲۰۰ کیلومتر و قدرت حداقلی داشت، اما امروز ایران اسلامی به برکت مجاهدت فرزندانش به موشک ماهواره‌بر دست یافته که غربی‌ها بهتر از هرکسی می‌دانند چیست و توانایی تولید آن چه معنایی دارد.

عملیات موسوم به «شهید سلیمانی» و حمله به عین‌الاسد در سال ۱۳۹۸ و دو عملیات وعده صادق در سال ۱۴۰۳ قدرت موشکی ایران را برای غربی‌ها به‌ویژه امریکا و رژیم‌صهیونیستی، دقیقاً معنا کرد. قدرتی که هم «فناوری» و هم «فرمان» آن متعلق به ایران است. هم می‌دانیم چگونه ساخته می‌شود و هم اجازه شلیک منحصراً در اختیار خودمان است.

شاید برخی کشور‌های ثروتمند هم مانند شاه به خیال خودشان از این موشک‌ها خریده باشند، اما نه فناوری آن را در اختیار دارند و نه حتی اختیار استفاده از آن را. تجربه یک سال گذشته نشان داد بسیاری از سامانه‌های اطلاعاتی و عملیاتی که به قیمت گزاف به کشور‌های منطقه فروخته شده، در کنترل عملیاتی ارتش امریکا است و این فرمانده سنتکام است که تعیین می‌کند کجا باید استفاده شود. در واقع این نوعی برون‌سپاری تأمین منافع امریکا با دلار‌های نفتی کشور‌های عربی است.

اقتدار موشکی ایران که مورد غبطه و حسادت بسیاری در جهان است، یادگار مردی است که امروز سالروز شهادت اوست. رضوان خدا بر شهید حاج حسن طهرانی‌مقدم که دست ملت ایران را پر کرد و ماحصل مجاهدت‌های او موشکی است که فناوری و فرمان آن در ید ایرانی است.

💠 @mjakhavan
Forwarded from روزنامه جوان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from روزنامه جوان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Audio
دکتر اخوان
تحلیل ماجرای تسخیر لانه جاسوسی با تأکید بر بازخوانی روابط ایران آمریکا

🎙 سخنران: دکتر محمد جواد اخوان

📌 دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

🌏 @NewsJavan
الاغی رفت و فیلی برگشت

#سرمقاله #روزنامه_جوان

محمدجواد اخوان

قبلاً بار‌ها گفته‌ایم که رفت‌وآمد رئیسان جمهور امریکا از منظر منافع ملی ایران تفاوت چندانی نمی‌کند و اساساً نظام سیاسی امریکا متصلب‌تر از آن است که تغییر یک رئیس‌جمهور سیاست‌های کلان و اصول حاکم بر رفتار این دولت در عرصه بین‌الملل را دستخوش تغییر کند. بااین‌حال، برای برخی در تهران باز‌ها و کبوتر‌ها (یا به بیان معروف ادبیات امریکا، الاغ‌ها و فیل‌ها) متفاوت‌اند و تمایلی مثلاً به نامزد‌های دموکرات دارند. 

در این چند دوره اخیر به طور خاص بخش قابل توجهی از جریان شبه‌روشنفکری متأثر از روشنفکران ایالات‌متحده و غرب دل خوشی نسبت به ترامپ نداشته‌اند و البته نیک می‌دانیم که دلیل اصلی نفرت روشنفکران و اصلاح‌طلبان غربگرای وطنی آن است که ترامپ بی‌رودربایستی ماهیت منفعت‌طلب و زیاده‌خواه امریکایی را به نمایش می‌گذارد و این برخلاف تمایل کسانی است که قبله آمال و قله آرمان‌هایشان واشینگتن است.

اما از این‌ها گذشته اکنون ترامپ بار دیگر به کاخ سفید بازمی‌گردد و این سؤال که سیاست خارجی ما در دوره تصدی او چگونه باید باشد مطرح‌شده است. برخی از همان غربگرایان وطنی که خودشان هم روی خوشی به ترامپ نشان نمی‌دهند، توصیه می‌کنند که ایران پیش‌قدم شود و خود را مطابق تمایلات ترامپ تغییر دهد تا بتواند با او توافق کند! اینجا البته تحلیل‌های عجیب‌تری نیز راجع به امریکا و ترامپ شنیده می‌شود که همگی گویا برای قبولاندن کرنش در مقابل ترامپ است. یکی که سیاست خارجی را با بنگاه معاملات املاک اشتباه گرفته، می‌گوید ترامپ تاجر است و می‌توانیم با او به توافق برسیم! دیگری چنان هیبتی مهیب از او ترسیم می‌کند که انگار نه انگار چهار سال ریاست جمهوری او را دیده‌ایم و می‌دانیم این رعب‌افکنی‌ها نسخه به روز همان تاکتیک قدیمی است که «قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَکم فَاخشَوهُم.»

همه این‌گونه انگاره‌سازی‌ها غلط و ساده دیدن مسائل است و ترامپ را همه دنیا یک بار تجربه کرده‌اند. اما اگر مقصود تعامل با ترامپ باشد، باید گفت آنکه رشته تعامل را گسست و آن را به تقابل تبدیل کرد، خود او بود و ملت ایران از او طلبکار است. تفاوت او با رئیسان جمهور قبل و بعدش این است که آن‌ها در ظاهر شعار تعامل سر می‌دادند و البته خیلی زود خلف وعده می‌کردند، اما ترامپ همین ظاهرسازی را هم کنار گذاشت و برجام مکرراً نقض شده را پاره کرد. وقتی او حتی نمایش‌هایی را که امثال اوباما و بایدن برای غش‌وضعف کردن غربگرایان وطنی به راه می‌انداختند، از خود درنمی‌آورد، می‌توان با او تعامل کرد؟!

البته فراموش نکرده‌ایم که چگونه سردار قهرمان ما حاج قاسم سلیمانی را به شهادت رساند و با وقاحت به این جنایت خود افتخار کرد و نیز می‌دانیم که شهید سیدحسن نصرالله نیز با کمک اطلاعاتی و بمب‌های سنگرشکن و هواپیما‌های ساخت امریکا در زمان دولت بایدن به شهادت رسید.

شاید تفاوت ترامپ با همتایان قبل و بعدش در آن است که می‌خواهد با قلدری مسیر خود را هموار کند و به همین دلیل است که متحد سنتی خود را در غرب آسیا گاو شیرده قلمداد می‌کند. اما اشتباه او دقیقاً همین‌جاست که با ملت ایران نمی‌توان با زبان زور و تحقیر سخن گفت. ترامپ باید تاریخ را بخواند تا بداند شاهی که کاپیتولاسیون امریکایی را بر مردم ایران تحمیل کرد، آواره شد و ۴۵ سال انواع فشار و تحریم بر ایران، برای امریکا موفقیتی به ارمغان نیاورده است. ترامپ، ماحصل انتخاب امریکایی است، اما مجبور نیستیم خودمان را با آن تطبیق دهیم. نه همچون برخی همسایگان جنوبی تاج‌وتختی وابسته به امریکا در اینجا وجود دارد که کسی نگران آن باشد و نه تهدید‌های ترامپ را باید جدی گرفت. آن‌ها که به هر دلیل روی توافق با هریس هم شرط بسته بوده‌اند و حالا مانند هشت سال پیش عزادار شده‌اند، خوب است به خود بیایند و بدانند چه در دوره فیل‌ها و چه الاغ‌ها، نسخه اصلی مواجهه با امریکا سال‌ها پیش تجویز شده و آن توجه و اتکا به درون و امید نبستن به دشمن بددل است.

این حدیث قدسی را از یاد نبریم که خداوند فرمود: «قسم به عزت و جلال و مجد و ارتفاع من بر عرشم بلاشک امید هرکسی را که به غیر من امیدوار شود حتماً امیدش را قطع می‌کنم و بدون تردید و حتماً لباس خواری نزد مردم به او می‌پوشانم.»

💠 @mjakhavan
Forwarded from روزنامه جوان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from روزنامه جوان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
در سال‌های اخیر جامعه آمریکا دوقطبی‌تر شده و رقابت‌های انتخاباتی نزدیک و تنگاتنگ‌تر شده.
به رقابت‌های چند دهه قبل نگاه کنید و مقایسه کنید
⭕️ از انقلاب دوم تا انقلاب سوم

بازخوانی تاریخی یوم‌الله ۱۳ آبان و بررسی نقش امروز جنبش دانشجویی

👤 محمدصادق شهبازی
تحلیلگر مسائل سیاسی

👤 محمدجواد اخوان
مدیر مسئول روزنامه جوان

📍سالن کنفرانس پردیس سیدخندان

🗓 چهارشنبه ۱۶آبان؛ ساعت ۱۷:۳۰

بسیج دانشجویی دانشگاه خواجه نصیر
اینستاگرام | توییتر | بله | آپارات

🇮🇷 @basijkntu
Forwarded from روزنامه جوان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from روزنامه جوان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
معاون #فرهنگستان زبان می‌گوید «اخیرا واژه‌ای شنیدیم به نام فلش‌کارت...» بعد هم معادل فارسی آن را که جدیدا فرهنگستان مصوب کرده بیان می‌کند.

واژه‌گزینی برای پاسداری اززبان فارسی حتما لازم است، اما یک سوال؛

واقعا واژه فلش‌کارت را اخیرا شنیدید؟ حداقل ۲۰سال است که در ایران فلش‌کارت وجود دارد!

@MJAKHAVAN
Forwarded from روزنامه جوان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
به روایت اسناد 1.pdf
513.7 KB
اسناد سخن می‌گوید (۱)
تقلای واشینگتن برای حفظ منافع خود در ایران


محمدجواد اخوان

برخی معتقدند ۱۳ آبان ۱۳۵۸، مبدأ تحولات مهمی در تاریخ ایران معاصر است. آن‌ها مدعی‌اند که تسخیر سفارت امریکا که بعد‌ها لانه جاسوسی نام گرفت از سوی دانشجویان، منجر به شروع روند جدیدی از پیامد‌های مهم در روابط سیاسی ایران با امریکا و جهان غرب شد. در مقابل، مطالعه اسنادی که از این مکان به دست آمد، روایت دیگری را تقویت می‌کند که در واقع ریشه تخاصم را به سه دهه قبل از آن بازمی‌گرداند که سفارت امریکا در تهران، به ستاد عملیات نفوذ سیاسی و اطلاعاتی ایالات متحده در ایران و منطقه تبدیل شد. اینک اسناد گویای واقعیت است و مراجعه دوباره بعد از ۴۵ سال به این اسناد حقایق را برملا خواهد کرد.
Forwarded from روزنامه جوان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from روزنامه جوان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ادامه راه ناتمام سراج

#سرمقاله #روزنامه_جوان

✍️ محمدجواد اخوان

چهل روز از درگذشت مرحوم دکتر رضا سراج، سخنگو و معاون سابق دبیرخانه شعام گذشت. او که در این چندماه اخیر با بیماری سختی دسته و پنجه نرم می‌کرد، در طول دو دهه اخیر بخش مهمی از تمرکز و توجه خود را در حوزه مطالعاتی و مدیریتی، معطوف به حوزه جنگ نرم و به‌ویژه مواجهه با جنگ شناختی دشمن کرده بود. مطالعه آثار قلمی و پژوهشی به‌جای‌مانده از او، به‌خوبی تسلط و اشراف او را به این حوزه روشن می‌کند. آخرین مسئولیت وی نیز در واقع فرصتی برای تعریف و هدایت اقدامی ملی در جنگ ترکیبی بود که متأسفانه به دلیل رحلت نابهنگام وی ناتمام ماند. اما مسئله مهم و راهبردی مقابله با جنگ شناختی و امنیت روانی جامعه هنوز بر زمین مانده است.

در واقع هرچند کشور در حوزه بازدارندگی دفاع و امنیت سخت، پیشرفت‌ها و دستاورد‌های مافوق تصوری داشته، اما در امنیت نرم، کار‌های برزمین‌مانده زیادی هست. رهبر معظم انقلاب‌اسلامی اخیراً در یکی از دیدار‌های خود به همین نکته مهم اشاره کردند و فرمودند: «جنگ دشمن آن روز یک جنگ سخت‌افزاری نمایان و آشکار بود، امروز یک جنگ ترکیبی است؛ هم جنبه سخت‌افزاری در آن هست، هم جنبه نرم‌افزاری در آن هست؛ هم جنگ جسمانی است، هم جنگ روانی است. ما قوی هستیم؛ ما امروز نسبت به آن روز صدبرابر قوی‌تر شده‌ایم؛ در این تردید نکنید. ما امروز بحمدالله و به توفیق الهی از همه‌جهت قابل‌مقایسه با آن روز نیستیم.... قوی‌تر شده‌ایم، اما توطئه‌های دشمن پیچیده‌تر شده؛ این مهم است. امروز صِرف اینکه ما در میدان جنگ نظامی حاضر باشیم و کار کنیم و تلاش کنیم و موشک بسازیم، کافی نیست. بله، ما در این زمینه‌ها پیشرفت‌های خوبی کرده‌ایم، اما این کافی نیست؛ ما باید روی دل‌های‌مان، روی روح‌های‌مان، روی زبان‌های‌مان، روی جهت‌گیری‌های‌مان کار کنیم.»

جنگ شناختی (Cognitive warfare) به‌معنای هدف قرار دادن قوه شناخت عموم مردم و نخبگان جامعه هدف با تغییر هنجارها، ارزش‌ها، باورها، نگرش‌ها و رفتار‌ها از طریق مدیریت ادراک و برداشت است. این نوع جنگ شکل تکامل‌یافته‌تر، پیشرفته‌تر، عمیق‌تر و وسیع‌تر جنگ روانی است که مبتنی بر جامعه شبکه‌ای (با زیرساخت رسانه‌های نوین) بوده و با مدیریت ادراک و برداشت انجام می‌گیرد. تغییر نگرش در جامعه کشور هدف، اختلال و خطا در دستگاه محاسبات تصمیم‌گیران، اثربخش نمودن جنگ اطلاعاتی، ایجاد گسست عاطفی- ادراکی بین توده‌ها و نخبگان با حاکمیت و نهایتاً تضعیف و زوال سرمایه اجتماعی برخی کارویژه‌های جنگ شناختی هستند.

دشمن در جنگ شناختی، سه نقطه آماج اصلی را هدف قرار می‌دهد:

۱- ایده اصلی نظام: «اسلام ناب» و «ولایت مطلقه فقیه» (هسته اصلی و مرکزی گفتمان انقلاب‌اسلامی)؛

۲- ساختار نظام: مجموعه نهادها، ارکان و دستگاه‌های برآمده از ایده اصلی که مجموعه حکومت را شکل داده است؛

۳- کارکرد نظام: نتایج حاصله از عملکرد اجزای ساختار نظام که در واقع، نشان‌دهنده خروجی ساختار بوده و کارآمدی یا ناکارآمدی آن را نشان می‌دهد. در نهایت هدف از این تهاجم، مشروعیت‌زدایی، اعتبارزدایی، اعتمادزدایی، قداست‌زدایی، ناامیدسازی و ناکارآمدنمایی است که در نهایت دشمن امیدوار است سبب رویگردانی اجتماعی و از بین رفتن سرمایه اجتماعی نظام شود.

موضوع زمانی پیچیده‌تر می‌شود که اقدام دشمن در حوزه جنگ شناختی در چارچوب «جنگ ترکیبی» تعریف می‌شود که هم‌افزایی میان اجزای آن اثربخشی تهاجم را افزایش می‌دهد. اصطلاح «جنگ ترکیبی» (Hybrid Warfare) به‌معنای کشاندن دامنه منازعه به زمان‌ها، مکان‌ها و حوزه‌های گوناگون و هم‌افزایی ابزار‌های تهاجم برای تضعیف طرف مقابل است. براساس همان مدل اولیه برخی از اجزای این نوع تهاجم عبارتند از: ۱) جنگ دیپلماتیک ۲) تهاجم رسانه‌ای ۳) حمایت از شورش و اغتشاش ۴) عملیات ویژه تروریستی و خرابکاری ۵) جنگ اقتصادی و ۶) حمله سایبری. در این مدل لایه‌های مختلف تهاجم یک‌به‌یک یا هم‌افزا مؤلفه‌های قدرت حریف را آماج حملات خود قرار می‌دهند. در طول یک دهه گذشته عمده اقدامات دشمن علیه ملت ایران در این چارچوب بوده و روشن است که مقابله با چنین وضعیتی، نیازمند اراده‌ای ملی برای به میدان آمدن همه ظرفیت‌های کشور است.

امروز کشور به بازطراحی و بازآرایی عرصه رسانه‌ای و تبلیغاتی نیازمند است تا بتواند در مقابل با جنگ ترکیبی و شناختی موفق عمل کند. ساختار‌هایی که در این چند سال تعریف شده‌اند، باید به‌صورت بالفعل درآیند و در صورت لزوم تقسیم‌کار‌های جدیدی نیز تعریف شود تا عقب‌ماندگی‌ها در جنگ نرم هرچه زودتر جبران شود.

💠 @mjakhavan
Telegram Center
Telegram Center
Channel