🔸آزَرده کرد گزدم غربت جگر مرا
گویی زبون نیافت ز گیتی مگر مرا
در اینجا به تصحیح بزرگواران مینوی و محقق وفادار نماندم و کژدم نخواندم چون گزدم است و پیشتر در بازخوانی متون دیگر به تفصیل در این باره صحبت کردم اما در خصوص گزدم در این بیت دلایل و شواهد ما بیشتر و قویتر است. چرا که در مواضع دیگر ناصر خسرو گزدم گفته نه کژدم. مثلا:
متاز بر دم دنیا که گزدمش بگزدت
ز گزدمش به حذر باش کش گزنده دم است
تازه اگر گزدَم نگفته باشد که البته برای تلفظ حرف دال به ضمه مستنداتی داریم اما اینجا قافیه دم و کم و ستم است. نکتۀ دوم تکرار حروف "گ" و "ز" در این بیت است. دقت کنید:
آزرده کرد گزدم غربت جگر مرا
گویی زبون نیافت ز گیتی مگر مرا
🔸...
گر در کمال فضل بود مرد را خطر
چون خوار و زار کرد پس این بیخطر مرا؟
خطر در اینجا به معنی بها و ارزش است. بندار رازی میگوید:
بنفشهبند آیا که چه پنداشت؟
که با مشکین خطت او را خطر بو؟
یعنی با وجود خط مشکین یار آیا برای بنفشه بهایی و جایگاهی میماند؟
🔸وندر رضای خویش تو یارب به دو جهان
از خاندان حقّ مکن زاستر مرا
در بعضی نسخههای متأخر نوشتهاند "از خاندان حق تو مکن" که پیداست تصرفی مطابق ذائقۀ عصر صورت گرفته است. این از ویژگیهای نظم کهن است که در مواجهه با شماری از کلماتی اینچنین که به حرف مشدّد ختم میشود مکثی را در قرائت باید اعمال کرد. مثل مصراعی که پیش از این خواندیم:
راه تو زی خیر و شرّ هر دو گشاده است
زاستر یا زاسُتر هم مخفف زانسوتر است. مسعود سعد میگوید:
دعای من ز دو لب زاستر همی نشود
(
از سلسله درسگفتارهای "میراث پارسی"، درسگفتار 34، درآمدی بر شعر ناصر خسرو قبادیانی)
https://t.center/miraseparsi1399