منتشر شد:
روشنفکران فرانسوی ۱۹۴۴-۱۹۵۶
تونی جات
ترجمهٔ محسن قائممقامی
«به نظر میرسد آینده آبستن رویدادهای فاجعهبار باشد. بیتردید در پنجاهمین سال تولدمان شاهد آغاز آشوبهای اجتماعی عظیم خواهیم بود و آنوقت چگونه خواهیم توانست ... خویشتن را با آن نظم جدید سازگار کنیم...؟ » (مارتن دو گار، ۱۹۳۱) از آغاز دههٔ ۱۹۳۰ که سلسله بحرانهای اقتصادی و سیاسی و ایدهئولوژیک در همبافتهای فرانسه و اروپای غربی را در چنگال میفشرد، فرانسه به مراتب شدیدتر از کشورهای دیگر ، طنین دلهره در فضای آمیخته به تنش و اضطرار را ، چه در دریافت کاتولیکی مارسل از اگزیستانسیالیسم چه در گونهٔ سارتری آن، و چه در آثار نویسندگان فرانسوی دیگر که خصلتاً خویش را ناگزیر میدیدند که جایگاه خود و ملتشان را در هنگامهٔ «خیزاب» تاریخ توجیه کنند، بازتاب میداد. آنچه پس از جنگ دوم از ۱۹۴۴ تا ۱۹۵۶ بر روشنفکران فرانسوی گذشت که کتاب شرح و تفسیر مواضع آنها در همین سالهاست، متأثر از همان دغدغههای دههٔ سی است، با این تفاوت بزرگ که در این سالها، تجربهٔ دورهٔ حکومت ویشی، و تجربهٔ جنگ و مقاومت، موجب شد شیوههای عمل، حیات فرهنگی و زبان روشنفکران رادیکالتر گردد. پس از آن تجارب، در همین دهه که کمونیسم از مرزهای دوردست گذشت و بیخ گوش کشورهای غربی آمد؛ و استقرار حکومتهای توتالیتر در بوداپست، ورشو، برلین و پراگ؛ و سرکوب و تغییرات ملازم آن، که معمای مارکسیستی را در رأس دستور کار روشنفکری غرب قرار داد؛ و دفاعیههای روشنفکران از کمونیسم و توسعاً مارکسیسم، به عنوان نظریهٔ رهایی بشر، که قربانیهای برون از شمار انسانها را به نام تاریخ و آزادی توجیه کردند؛ ظهور جنبشهای ضد استعماری و ... این سالها را منحصر به فرد کرد.
@minooyekherad