View in Telegram
جامعه‌شناسی هنر و سوسیالیسم؛ مدتی قبل نوشته‌ای گذاشتم پیرامون جامعه‌شناسی هنر. یکی از عزیزان در دایرکت از بنده با تعجب پرسیدند که جامعه شناسی هنر یعنی چه؟ باید عرض کنم که «هربرت رید» مدتی پیش از مرگ با ناراحتی می‌گوید گذشته از برخی از استثناهای زمان حاضر مثل لوکاچ، نقدهنری تلاشی نکرده که هنر را به عنوان یک پدیده‌ی اجتماعی و به عنوان عاملی برای حل مسائل امروز جامعه بررسی کند. اما اگر رید در همان زمان با نوشته‌های کسانی چون «ژان دووینو» آشنا بود دیگر چنین نگران نمی‌بود. بله دووینوی فرانسوی متفکریست که به طور ویژه به این مسئله پرداخته است، اما از نظر من آنچه باید نگران آن بود اینست که بیشتر نظریه پردازان اجتماعی هنر در ذیل تفکر چپ قرار دارند و نوشته‌های آنها خالی از قضاوت و پیشداوری نیست. هرچند متفکران رئالیسم سوسیالیستی نسبت به دیگر جریانهای چپ بهتر بوده اند. مسئله‌ی دیگری را که لازم به شرح می‌بینم اینست که جریان‌هایی مثل رئالیسم مارکسیسم یا کمونیسم که در امتداد رئالیسم سوسیالیسم بیرون آمدند به معنای داشتن نگرش رئالیستی در آرمانهای چپ بوده‌اند. و پرسش اینکه آیا امکان نگرش رئالیستی در رویکردهای سوسیالیستی و... میتواند مصادیق حقیقی داشته باشد؟ و اصلا امکان رسیدن از معنای مضاف «به» به «در» در این ساحت نیست. یعنی حتی اگر بتوانیم بگوییم نگرش رئالیستی «به» هنر سوسیالیستی یا مارکسیستی در جامعه‌شناسی هنر ، نمیتوانیم بگوییم نگرش رئالیستی «در» جامعه‌شناسی هنر مارکسیستی یا سوسیالیستی. و باید بپرسیم که اصلا چگونه یک اثرهنری به تنهایی میتواند هم رئالیستی باشد هم سوسیالیستی یا مارکسیستی!!؟ بی‌شک هرگونه بازگشتی به جریانهای سوسیالیستی قطعا در ساحت ایده‌آلیسم قابل تبیین خواهد بود. و گزاره ای مانند نگرش رئالیستی «در» یک اثر سوسیالیستی یا مارکسیستی بهترین مثال تضاد فکری برای احکام جدلی طرفین میباشد. #بنیامین_دیلم_کتولی https://t.center/miner_wa
Telegram Center
Telegram Center
Channel