View in Telegram
معنا یابی، منظر ذهن بشری است. خدا بدنبال معنا نیست. این ذهن است که معنا می آفریند. گل برای بو دادن بدنبال معنا نیست، ذاتش بو دادن است. حال می خواهد معنا باشد یا نباشد. کسانی که بدنبال معنای زندگی اند، افسرده و ملول می شوند، زیرا معنایی نیست که بیابند، زندگی، زندگی است. وقتی معنایی نباشد، بی معنایی هم وجود نخواهد داشت. بی معنایی تنها زمانی وجود دارد که قبل از آن جیزهایی را معنا کرده باشند. وقتی چیزی را معنا نکنیم، بی معنایی نیز رفته است. فهمِ نبودِ "معنا و بی معنایی" توامان یعنی رهایی ذهن. یعنی زنده شدن در حال. یعنی فرزانگی. یعنی جاری شدن در خودانگیختی فطری. پس رها از معنا و بی معنایی باشیم. استاد کامبیز خدارحمی ⚜️ https://t.center/Metahistorical 𓁈
Telegram Center
Telegram Center
Channel