View in Telegram
مفهوم کوناتوس به نظر می رسد اصطلاح کوناتوس یک معنی ثابت نداشته و هر فیلسوفی این اصطلاح را متناسب با رویکرد خود تعریف کرده و گاه توسعه داده است. در فیلسوفان متقدم کوناتوس تمایل ذاتی یک چیز برای تداوم حیات و تقویت خود است که این چیز می تواند، ذهن یا جسم یا ترکیبی از هر دو باشد. ارسطو کناتوس را همان میل برمی شمارد. در ادامه نیز فیلسوفان قرون وسطی این مفهوم را توسعه داده و کناتوس را یک نیروی طبیعی دانستند که شیء را وادار می کند به دور از نابودی خود به زندگی ادامه دهد. دکارت معنی مکانیکی این اصطلاح را قصد کرده و تعریفی دئیستی ـ ماتریالیستی از آن ارائه می دهد. دکارت غایتمندی و هدفمندی را نمی پذیرد. از دید او گرایش و تمایل آبدان و اشیاء مختلف در جهت تداوم حرکت است. هابز باور دارد که موجودات به دنبال صلح و مبارزه با هر چیزی هستند که آرامش آنها را تهدید کند. او همچنین کوناتوس را با تخیل یکی می گیرد. اسپینوزا از زاویه ای دیگر به مفهوم کناتوس می افزاید. وی اعتقاد دارد که هر کسی ضرورتآ طالب حفظ بقا و کمال وجود خویش است. این جنبه اکمال وجود خویش وقتی از جنبه ی ذهنی اعتبار شود همان لذت است. پس به گونه ای یکی از دلایل وجود کناتوس حفظ لذت هم می تواند باشد. البته مراد اسپینوزا هرگز لذت حسی نیست: زیرا انواع بسیار از لذت و الم وجود دارد. چنان که انواع مختلفی از اشیاء وجود دارد که از آنها متأثر می شویم. این فشرده ای از آرای فلاسفه پیرامون کوناتوس است. اما گفتنی ها دراین باره بسیار است. سامان اصفهانی ⚜️ https://t.center/Metahistorical 𓁈
Telegram Center
Telegram Center
Channel