✉️پارهنامه
سلام یاسر،
امروز کیبورد خریدم، آن هم قسطی.
جدیداً خرید قسطی به من مزه میدهد. ایرپاد و کتاب و حالا هم کیبورد. خوبیاش این است که برای خریدنش کیفیت کمتر را انتخاب نمیکنم. اما بدیاش این است که تا قسطهایش را بدهم، استرس پارهام میکند. البته برای این مورد هم یک تدبیر اندیشیدهام، اینکه همیشه یک قسط جلوتر را میدهم و خیالم راحت میشود.
تو چه چیزهایی را قسطی خریدهای؟
راستی، اخیراً یک نیروی جدید آمده قسمت ما. خانهاش در مسیر خانه ماست و برگشت میبینمش. دو روزی میگفت مسیر رفت را با هم برویم و من چون راحت نبودم، گفتم تو برو، من هم هر وقت آمدم، آمدم. دختر خوبی است اما اخلاقیاتش به من نمیخورد و کنار او راحت نیستم.
آدم خوبی است اما زیاد حرف میزند و آدمهای زیادی را میشناسد.
همین که وارد مسیر میشویم، با همه سلام و علیک میکند. رفته بودیم مغازه لباس فروشی و با فروشنده گرم گرفته بود، وسط بحثش متوجه شدم که آنقدر صمیمی نیستند چون حتی فامیلش را هم نمیدانست. نه اینکه بگویم چنین روابطی بد است، اما این اخلاق با من سازگار نیست.
گفتم که خیلی سوال میکند، و من شکسته شدن سکوتم را دوست ندارم.
میدانی، من این سکوت رفت و آمد را دوست دارم. چون نه توی شرکت و نه توی خانه سکوتی نصیبم نمیشود.
تو با چه آدمهایی کنار نمیآیی؟
راستی نمیخواهی برایم نامه بنویسی؟
قربانت محبوبه
#سلام_یاسر
@meslenafas