💠 معمار معاصر ایرانی، انگیزهها و توسلها معماری ایرانی امروز مملو از چالشهای ریز و درشت و سنگین است. در واقع معماری اصلا وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد بسیار کم بوده و در بناهای خاص مورد استفاده قرار میگیرد.
متاسفانه امروزه معماری به یک پدیدهٔ لاکچری مبدل شده که به قیمت گزاف خرید و فروش میشود و همهٔ افراد جامعه امکان استفاده از آن را ندارند.
✅ توجه شود که منظور از معماری کنار هم چیدن اجباری و بی هدف فضاهایی که مذبوح و معلول پارکینگهای فرمایشی شهرداری هستند؛
نیست.
✅ در بسیاری از مواقع که بنا برای طراحی به یک کارشناس معماری سپرده میشود، در واقع کارفرما علاوه بر پول، به معمار این فرصت را میدهد که انگیزههای بعضاً کم ارزش خودش را برطرف کند.
🔸 یکی از تاثیر گذارترین این انگیزهها، در سیمای شهرها و در زندگی افراد جامعه تمجید شدن و بردن کاپ قهرمانی در یک یا چند مسابقهٔ معماریست. برای این قهرمانی، کار معمار باید دیده شود تا وی بتواند توسط پروژه خود، حتی برای مدت کوتاهی در انظار ظاهر شده و به یک
#سلبریتی مبدل گردد.
سپس او به عنوان مدیر طرح در قاموس یک کارگردان سینمایی ظاهر شود. لذا سعی میکند هر چند سال یکبار یک کار جایزهای داشته باشد، تشویقها را از آن خود کند و پروژههایی را از این طریق جذب نماید.
❎ در جهان و البته ایران، اغلب معماران آرزومندند به این مرحله برسند. اما این در قاموس جهانی برای ایرانیان به ندرت ممکن میشود چرا که معماران معاصر ایرانی نه تنها خود نظریه پرداز نیستند، بلکه به نظریات و فلسفهٔ معماری مدرن و غربی حتی تسلط هم ندارند. و این به جز در برخی معماران شاخص، در بقیه عمومیت دارد.
❎ آنها حتی اگر سیر معماری معماران مشهور و سلبریتیها را مطالعه کنند، اغلب به فلسفهٔ پشت آنها توجهی نداشته و تنها فیزیک ساختمان را میشناسند و نه راز پدیدار شدن آن را.
✔️ به همین دلیل است که وقتی سعی میکنند ساختمان خوب مدرن شبیه به همان ساختمانی که فلان سلبریتی معماری غربی در یک نقطهٔ جهان ساخته است طراحی کنند؛
👈🏻 درست همانند یک کارگردان ایرانی که میخواهد یک فیلم غربی خوب بسازد اما از فلسفه سینما بیخبر است و زیست در این فلسفه را نه تجربه کرده و نه میفهمد و نهایتا میتواند یک فیلم بسیار ضعیف سیاسی برای گرفتن جایزهٔ "کن" بسازد،
👈🏻 و درست مانند کسی که زبان آلمانی نمیداند اما میخواهد یک مقاله یا کتاب به زبان آلمانی بنویسد،
موفقیت چشمگیری نخواهد داشت چرا که هرآنچه میسازد یک کپی بی اصل و نصب است و اگر جایزهٔ داخلی هم بگیرد، به هر حال ساختمان تاثیر گذاری از نظر اجتماعی و فرهنگی نساخته است (که البته دغدغهٔ او هم نبوده است) و به زودی این ساختمان که صرفا در قاموس یک مدلِ عکاسی معماری ظاهر شده نیز همچون همقطاران خود فراموش میشود.
⚠️ کارفرما هم خیلی زود و پیش از یک سال متوجه میشود که معماری بنا، علی رغم هزینه گزافی که کرده، به سختی راحتیاش را تامین میکند.
♦️ نکته قابل توجه اینجاست که اگر بخواهی این معماران را متوجه فلسفهای که پشت خطوط اندازه و ساختمان آنهاست بکنی، حاضر نیستند بدانند و به ندرت باور میکنند که در قعر چاه دانش دست و پا میزنند.
مثلا اگر مسئلهٔ «پورن اتوپیا» یا همان «هوسشهر» را برایشان بگویی، اغلب قریب به اتفاقشان نمیپذیرند. بلکه جهان را وامدار معمارانی میدانند که این هوسشهر را تجسم بخشیدهاند. آنها حتی اگر بدانند نیز با بیتفاوتی خاصی نسبت به سرنوشت انسانهایی که فضای زیستشان توسط همین معماران طراحی گردیده است؛ انگیزههای کم ارزش خود را پیگیری میکنند.
#مرکانتیلیسم#معماری✍🏻 ه.بالاپور
🔻ایتا و تلگرام
🔻@Maalekalmolk