در زمان گذار قاجار به پهلوی، قانون اساسی مشروطه، و مجلس موسسان، یک ابزار کم نظیر، در دنیا برای تغییر سلسله پادشاهی، بدون جنگ و خونریزی بود که طبق آن مشروطه، کلا و جزئا تعطیل بردار نبوده و تغییر به جمهوری هم در بین مردم، علما و حقوقدانان، مخالفتهایی در پی میداشت و قابلیتهای گذار قانونمند را از بین می برد.
گرچه، رضاشاه، پیش از پادشاهی، هم با کسی تعارف نداشت و اگر به نتیجه رسیده بود که جمهوری، سودمندتر از مشروطه است، مانند ابلاغ قانون کشف حجاب، قطعا این کار را انجام می داد ولی، فرهیختگانی که با او مشاوره می کردند، قابلیتهای مشروطه در راه مردم سالاری و ایجاد دولت مدرن را برتر از جمهوری می دیدندبویژه اینکه نتایج بی ثباتی سیاسی، ضعف تمرکز، تغییرات پیاپی در مجلس و دولت را، خطری برای بازگشت بلوای تجزیه طلبان می دیدند که با زحمات خود سردارسپه، به پایان رسیده بود.
به راستی که میهن پرستانی با آینده نگری ژرف و شگفت انگیز بودند.
آینده نگری که در زمان اشغال ایران توسط متفقین در ۱۳۲۰ و تلاش برای جدایی آذربایجان در ۱۳۲۵، به کمک ایران آمد.
پژوهش و اندیشه با «مهرگان پویا»
#پادشاهی_مشروطه_مدرن