View in Telegram
از پوشیدگی درد ژینا تا برهنگی رنج آهو 🔺با قلم استاد شاهپور شهبازی برهنگی آهو، برهنگی نیست. عریانی رنج است. برهنگی درد است. برهنگی نیست، جوشش عشق به زندگی است که در تن زن ایرانی می‌خروشد. غرش اعتراض به درد است که در ماده شیر ایرانی می‌غرد. عضلات منقبض شده‌ی اژدهای در خود خزیده انقلاب ژینا است که در تنهایی نفس می‌زند. ضربان نبض نیکاست که نه در خوفناکی مخفیگاه خون آشام‌ها که در قلب دریایی آهو می‌تپد. صدای ساریناست که روز روشن در دانشگاه از گلوی آهو بیرون می‌آید که نمرده‌ام. زنده‌ام. هستم. خواهم آمد. بغض در گلو خفه‌شده‌ی شهرزاد‌ قصه‌گو‌ست که سرافراز نشسته بر سکوی تاریخ داستان نسل‌ها را روایت می‌کند تا عشق بیافریند. و مرگ را مغلوب کند. این تن شریف و سرشار از غرور و فرزانگی زن ایرانی است که زخم عمیق دریده شدن‌ها را روایت می‌کند. روایت تحقیرها، غارت‌ها، شلاق‌ها، طناب‌ها، گلوله‌ها، ساچمه‌ها، باتوم‌ها، مشت‌ها، نقاب‌ها، موتورها، وحشت‌ها، میله‌ها، گورها را داستان می‌کند.  این برهنگی نیست تن عصیانگر زن ایرانی است که هر روز پایمال و لگدکوب می‌شود و از زیبائی ردی جز زخم نبرد بر تنش به جای نمانده‌است. برهنگی نیست، صاعقه ی ناگهانی خشم است در آسمان بی‌ابر خفقان.  در فضای تیر و غبار اندود که سکوت مرگبار حاکم است و صدایی نیست جز عربده‌ی نظامیان جنگ‌طلب تشنه‌ی قدرت، تن سرکش و عصیانگر آهو رخشندگی زندگی و آزادی را روایت می‌کند و به تنهائی به اندازه‌ی یک دریا موج‌ امید در دل اقیانوس خشمگین و خسته‌ی انقلاب ژینا آفرید. از پوشیدگی درد ژینا تا برهنگی رنج آهو زنان ایران در فراسوی مرزهای طاقت زیرچشم خون‌گرفته‌ی وحشی‌ترین هیولاهای سرنیزه به دستِ مواجب در جیب مشعل رهائی را دست به دست تا مطلع سپیده‌ روشن نگه داشته‌اند. آهو را تنها نگذاریم.  «دریا خندید در دوردست. دندان‌هایش کف و لب‌هایش آسمان. تو چه می‌فروشی دختر غمگین سینه عریان؟ من آب دریاها را میفروشم آقا! آب دریاها سخت تلخ است آقا!. آهو دریایی را تنها نگذاریم. دل دریایی آهوها حتی با یک آه سرد بی‌تفاوتی نیز می‌شکند. #شاهپور_شهبازی. (شنبه. 12 آبان 1403) https://t.center/Mehr22Justice
Telegram Center
Telegram Center
Channel