به سنوسال تو که بودم، دلم را به بند تنبانم گره زدم که گم نشود! اما غفلت کردم: وقت قضای حاجت، تنبان پایین کشیدم و دلم به مستراح افتاد! عمری است که سر در چاه مستراح کرده و به دنبال دلم میگردم!
معصومیتازدسترفته (۱۳۸۲)، داوود میرباقری، نوشتۀ حسن میرباقری و محمد بیرانوند، بازنوشتۀ داوود میرباقری