اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنـا رُقَيَّةَ
.
پس از روزی که آمد بر سرت دنیا شب است انگار
پس از روز تو بابا لااقل اینجا شب است انگار
چنان تنگ است و تو در تو مسیر کوچه ها در شام
که در وقت صلات ظهر هم حق با شب است انگار
به وقت گونهی خیلی کبود و گوش نیلیام
جهانم یا غروب است آه بابا یا شب است انگار
همیشه سایهی یک عده بالای سر من هست
چنان تاریک که میفهمم از سرما شب است انگار
به غیر از خویش،من از ناله های عمه فهمیدم؛
که در واقع زمان اوج درد پا شب است انگار
به وقت غصههای او زمان کاروان کوک است
رباب آن جا که میخواند علی لالا شب است انگار
و زیر چادر عمه برایم هر زمانی که ؛
«شبث» پوشیده باشد چکمههایش را شب است انگار
شب است و جای تو خالیست دارد میرسد با «زجر»
برایم نقشه دارد بازهم بابا «شبث» انگار
#مهدی_رحیمی_زمستان
@Mehdi_rahimi_zemestan
#یا_مولاتی_رقیه🖤
.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
.
أللهُم العَنْ اَولَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَق مُحَمدٍ وَ آلِ مُحَمدٍ
وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِك