«مصفا؛ شاعری بزرگ»
غلامعلی شهیدی
متخصص نورولوژ
ی
__
مصفا فقط مدرس ادبیات و خواننده و مصحح متون نبود؛ شاعر بزرگی بود. در میان همنسلان مصفا کم نبودند بزرگانی که در مقام استادی مثل او بودند، اما آنچه مصفا را در صدر قرار میدهد مقام شاعری اوست. دکتر مصفا نهنگ اقیانوس ادبیات فارسی بود، حال آنکه بسیاری از کسانی که این روزها در ادبیات فارسی تحقیق یا تدریس میکنند صرفا در این فکرند که برای ارتقای رتبهی علمیشان مقالهی ISI بنویسند. مصفا اما خود عین ادبیات فارسی و معرّف عظمت و مرتبهی علمی این رشته بود. تجسّم زندهی آن بود. او کاسب ادبیات نبود؛ عاشق آن بود. سعدی را از بُن جان دوست میداشت. عمری در دریای پهناور ادبیات فارسی شناگری کرد نه برای آنکه تحقیقی بكند و به واسطهی آن نان و نامی برای خود فراهم آورد، بلکه چون غوّاص عاشق و کنجکاوی بود که همهی گوشهها و زوایای پنهان این دریا را میشناخت و از گستردگی و ژرفای آن به خوبی آگاه بود. از این دریا مرواریدی صید نکرد، بلکه با شعرهای نابش بر مرواریدهای آن افزود. گوهر ادبیات را شناخته بود و آنچه از جوهر قلمش برون میتراوید بر وزن و بهای این گوهر میافزود.
این اواخر یکی از دانشجویانم در رشتهی پزشکی میگفت: «بیشتر مقاله های استادانمان را ما مینویسیم!» وقتی در رشتهی پزشکی چنین باشد، میشود حدس زد که در سایر رشتهها، و از جمله ادبیات، وضع از چه قرار است. شنیدهام که دانشجویان مقاطع تخصصی ادبیات هم شغل شاغلشان این است که مقالهی علمی - پژوهشی بنویسند و موجب ارتقای مقام خود و استادانشان بشوند، اما کمتر دیدهام دانشجویان ادبیاتی را که متون کلاسیک ما را درست بخوانند و بفهمند و به دیگران بفهمانند. از اصول شناگری در اقیانوس سخن میگویند و در این مورد مقالهی علمی مینویسند، اما اگر خودشان را در حوض کوچکی بیندازی غرق میشوند! خودم بارها از دکتر مصفا شنیده بودم که میگفت: «یکی از اینها نمیتواند یک صفحه متن بدون غلط بخواند.» این اواخر کسی از دانشگاه تهران زنگ زده بود منزل ما و میپرسید: «آقای دکتر CV ندارند؟ کُد پژوهشیار دارند؟ چند تا مقالهی ISI دارند؟» داشتم از غیظ منفجر میشدم. به گلی (همسرم ) گفتم:«این است رشتهی ادبیات فارسی؟ اینجا ایران است! این حرفها یعنی چه؟ پدرت خودش یعنی CV. آنکه او را نمیشناسد خودش دچار مشکل است. چرا آدمهای بزرگ را با متوسطها قاطی میکنند و بعد هم میخواهند با معیارهایی که برای سنجش متوسطها ساختهاند بزرگان را اندازه بگیرند؟»
فصلنامهی فرهنگی و هنری فرهنگبان، شمارهی سوم، پاییز ۱۳۹۸
#یاد_مصفا
▪دکتر مظاهر مصفّا
▪@mazahermosaffa