نکتهای دربارۀ «بهعنوانِ»میدانیم که واژهها در گذر زمان و بر پایۀ نیاز اهل زبان و بهدست آنان ساخته میشوند و رفتهرفته گسترش مییابند. حروف اضافۀ مرکب هم از این قاعده مستثنا نیستند، مانند همین «بهعنوانِ» که ویراستارانِ ناکاربلد معمولاً آن را نادرست میپندارند.
این که «بهعنوانِ» (یا هر واژۀ دیگری) چرا و چگونه ساخته و وارد زبان شده، یک مسئله است و مسئلۀ دیگر این است که: اکنون که بهعنوان یکی از واژههای زبان پذیرفته و رایج شده، کجا میتوان آن را به کار برد و کجا نباید به کار برد. پس نمیتوانیم بگوییم چون مثلاً در گذشتۀ زبان سابقه نداشته یا به شیوۀ گردهبرداری ساخته شده، باید همهجا حذف شود (سخن غیرعلمی و نادرستی که متأسفانه در کارگاهها و کتابهای ویرایش تکرار و تجویز میشود). روشن است هر واژه یا عبارتی اگر نابجا به کار رفته باشد، یا باید حذف شود یا تغییر کند؛ اختصاصی به «بهعنوانِ» ندارد.
اما چگونه میتوان این
بجایی یا
نابجایی را تشخیص داد؟ از یک راه: بافت زبانی¹ و غیرزبانی² که همیشه باید چراغ راه اهل قلم (بهویژه ویراستاران) باشد تا بتوانند بهترین تصمیم را بگیرند و اشتباه نکنند. برای مثال، به این جملۀ ترجمهای بنگرید:
چه میشد اگر میتوانستیم به هر مانع بر سر راه خود
بهعنوان یک فرصت بنگریم؟
اینجا بافت زبانی به ما میگوید طبیعیتر و فارسیتر آن است که «بهعنوانِ» را
تغییر دهیم:
چه میشد اگر میتوانستیم به موانع پیشِروی خود
به چشم فرصت بنگریم؟
چرا؟ بهخاطر تناسب و کاربرد «چشم» با «نگریستن»، نه اینکه «بهعنوانِ» غلط است (عبارت «به هر مانع بر سر راه» نیز برای خوانش آسانتر و کوتاهتر شدن جمله به «موانع پیشِروی» تغییر داده شد. «یک» هم «اینجا» زائد است).
یا حتی میتوان با تغییر بیشتر «بهعنوانِ» را
حذف کرد:
چه میشد اگر میتوانستیم موانع پیشِروی خود را فرصت ببینیم؟
ولی نیازی به اینهمه تغییر نیست، چون در ویرایش زبانی همیشه باید سعی کنیم متن را با کمترین تغییر اصلاح کنیم و تغییرمان هم باید ضرورت و توجیه داشته باشد (سلیقهای نباشد). این نکتۀ طلایی را هرگز فراموش نکنید.
۱) «بافت زبانی» (linguistic context) معمولاً به واژهها، عبارتها، و جملههایی گفته میشود که در متن قبل و بعد از یک واژه میآیند.
۲) «بافت غیرزبانی» (non-linguistic context) یا «بافت موقعیتی» (context of situation) به موقعیت زمانی و مکانی و دیگر قرائن برونزبانی گفته میشود که در فهم معنای متن تأثیر میگذارد (در فقهالحدیث، از دیرباز به این اصطلاح زبانشناسی «اسباب ورود حدیث» میگفتهاند، ولی امروز معمولاً به آن «فضای صدور» میگویند. سه مقولۀ زمان و مکان و اسباب صدور حدیث از قرائن مهم برای فهم حدیث است).
#ویرایش_زبانی #زبانشناسیسید محمد بصام
@Matnook_comwww.matnook.com