⚪️ #حاشیهنوشت بازدید از منطقه
#طرق (۳)
✔️ حاجی مهدیزاده دههی نود، تفاوت چندانی با توصیفاتی که از دههی پنجاه خود میکرد نداشت.
جوانی که یک بار سخنرانی بنی صدر را بهم ریخته و بعد ظهر همان روز با موتور تریل، مسیر سخنرانی او را مسدود کرده بود. خودش میگفت از همان اول میدانستم بنی صدر مشکل دارد.
با حسرت آمیخته به حزنی گفت در ورودی یکی از شهرستانهای مجاور خودمان، هنگام ورود شهید بهشتی، جلوی او خر کشتند.
با آهی گفت: بهشتی مظلوم بود.
🔺 موتور حاجی در زمان جنگ، جای خودش را به نیسان قرمز داده بود؛ از همانهایی که پر از کمکهای مردمی میشد و دوشنبهها وپنج شنبهها، پیکر شهدا را به شهر میآوردند.
حاجی مهدیزاده از همان جنس آدمهایی است که امثال جوانهایی در سنین بنده، به او مدیون هستیم.
⚫️ از هر کوچه و یا خیابانی که رد میشدیم، مردم به ارادت دستی برای او تکان میدادند و یا اگر فرصت پیدا میکردند، آخرین مشکلاتشان را با او در میان میگذاشتند.
راستی!حاجی قبل اینکه جای ما برسد، دفتر یکی از نمایندگان مجلس بود و برای عدهای از مستمندان طرق، عیدییی دست و پا کرده بود.
🔵 خودش میگفت که برای اینکه برق را به منطقه بیاورم، هر روز صبح شرکت برق میرفتم؛ تا حدی که عدهای از کارکنان اداره، مرا همکار خودشان میدانستند! و به شوخی میگفتند: مهدیزاده! حاضری امروزت را زدی؟!
یا از شدت پیگیریهای که از مسئولین داشته، نمایندگان مجلس و مسئولین رده بالای آستان قدس و... به خوبی میشناسند.
و میگفت: اسناد تمامی این پیگیریها و نامههایی که در طول این سالیان بخاطر مسائل گوناگون طرق به مسئولین مختلف دادم را با دونسخه کپی از هرکدام دارم!
🔴 دلم میخواست بگویم خودت سند پایداری و آبادانی طرقی، باید از خود تو چند نسخه کپی بزنیم که گفت: این روزها تمام تلاشم این است که این جوانها برای طرق کاری کنند.
☑️ شاید مسافتها بین حاج عبدالله والی
#بشاگرد و حاجی مهدیزاده
#طرق فاصله انداخته؛ اما هردوی آنها در یک نقطه مشترک هستند و آن هم «
#خمینی» است که روح دمیده شده در وجود آنهاست....
📢 #مشهد_مردم@Mashhad_mardom