#شهادت_حضرت_فاطمه_الزهرا
هنوز از رحلت پیامبر مهربانی زمانی نگذشتهاست که نگین خاتمش را میشکنند.
اندوه عالم را فرا میگیرد. یار پهلو شکسته علی، چون بهاری خزان شده در حال کوچ به سوی پدر است. جهان داغدار مظلومیت علی علیه السلام است. روزهاست که در خیال علی علیه السلام یک نفر مابین در و دیوار او را صدا میزند. فضای مدینه برای فاتح خیبر سرد و سنگین و تاریک است.
شب هنگام علی راهی نخلستان میشود. سر در گریبان چاه فرو میبرد، با او سخن میگوید از یاس کبود، از سیلی و آتش و میخ گداخته، از در سوخته و فشار و لگد. چاه شدهاست بهترین رازدار علی علیه السلام در مدینه.
علی شرح مظلومیت برای چاه بازگو میکند اینکه چگونه از نفس افتاد وقتی بر گلستان ولایت تاختند، غنچه را با لالهاش پرپر ساختند و علی شد باغبان فصلی خزان زده.
شعلههای آتش گُر گرفته، از مقابل دیدگان علی کنار نمیرود. هر لحظه فاطمه را پشت در میبیند به در تکیه داده، ناگهان در گُر میگیرد، معجر گُر میگیرد، محسن گُر میگیرد و فاطمه نالۀ وا ابتا سر میدهد، یاس علی روی زمین میافتد و علی شرح فراق با چاه میگوید، کیست علی را یاری کند؟
نویسنده: مریم ابراهیمی شهرآباد
گویندگان :اقای حامد قرایی و خانمها نفیسه شیر دره،مبینا نظرزاده
ادیتور :بتول عباسی
کاری از رادیو اینترنتی فرهنگ رضوی.