View in Telegram
🗞 چارچوبی برای توافق راهبردی با چین ✍️ یادداشت خواندنی دکتر #سیدیاسر_جبرئیلی 🔸 توافق راهبردی ایران و چین، تحولی بزرگ است که تغییرات اساسی در نظم بین‌المللی ایجاد خواهد کرد. 🔸 روابط ما با چین، قطعاً #ایدئولوژیک نیست، اما حتماً #استراتژیک است. 🔸 این پیش‌بینی «میدل ایست آی» به نظر صحیح است که چنین توافقی باعث خواهد شد دشمنان منطقه‌ای ایران نیز از پیروی از سیاست‌های #آمریکا دست بکشند و به تنش‌زدایی با تهران روی آورند یا این تحلیل #فوربس را می‌توان دقیق دانست که توافق ایران و چین ضربه‌ای محکم به جایگاه جهانی امریکا وارد کرده و موقعیت ایالات متحده در غرب آسیا را تضعیف خواهد کرد. 🔸 آنچه درباره توافق استراتژیک با چین بدیهی به نظر می‌رسد این است که این توافق باید سطح مناسبات دو کشور را از حالت #همکاری به #اتحاد ارتقا دهد، لذا مفاد توافق در یک سطح عالی باید ناظر بر دغدغه‌های مشترک راهبردی دو طرف باشد و در سطحی دیگر، همکاری‌هایی را که تاکنون وجود داشته، از حالت «یک حس مشترک و متزلزل» خارج سازد و نظام‌مند نماید. 🔸 باید این مهم را متذکر شد که قرار نیست مسائل داخلی کشور با توافق‌های خارجی حل و فصل شود. کلید مشکلات اقتصادی کشور چنانکه در #لوزان و #ژنو و #نیویورک یافت نشد، در #پکن و #شانگ‌های و #گوانگژو هم پیدا نخواهد شد. مناسبات و ظرفیت‌های خارجی باید جزئی کوچک از پروژه پیشرفت ملی ما باشد. 🔸 وقتی شما سیاست صنعتی نداشتید و برای بازیگران داخلی خود نقش دقیقی در اقتصاد تعریف نکردید، به طریق اولی برای بازیگر خارجی نیز نمی‌توانید نقش مناسبی تعریف کنید و در برابر سرمایه‌گذاری خارجی منفعلانه عمل می‌کنید. 🔸 در پیش‌نویس توافق با چین اشاره شده که «تشویق و حمایت از سرمایه‌گذاران چینی برای سرمایه‌گذاری در مناطق ویژه و آزاد جمهوری اسلامی ایران به ویژه در مناطق آزاد قشم، اروند و ماکو». پرسش این است که قرار است چینی‌ها چه نوع سرمایه‌گذاری انجام دهند؟ در کدام حوزه‌ها؟ به چه منظوری؟ اینکه ما مبنایمان صرفاً «تشویق و حمایت از سرمایه‌گذاری» باشد و ابتکار در انتخاب حوزه و هدف سرمایه‌گذاری را به طرف خارجی بسپاریم، بر سرمایه‌گذار خارجی حرجی نیست که سرمایه‌گذاری‌اش را ناظر بر حداکثرسازی انتفاع خود تعریف کند نه نیاز ما. 🔸 این مناسبات و توافق‌ها برای تحول در نظم جهانی و برهم زدن ترتیبات امریکایی نباید منحصر به چین بماند. با چارچوبی که ارائه شد، باید به فکر توافق‌های بلندمدت با دیگر شرکای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بود. 🔸 از نظر موسسه رند، در کمپین فشار امریکا علیه ایران، هیچ کشوری به اندازه جمهوری خلق چین اهمیت نداشت. ایجاد یک اجماع بین‌المللی علیه ایران و منفعل کردن چین در این پروژه، تصویرسازی از چین به عنوان استثمارکننده منابع ایران در افکار عمومی ایرانیان، و سرمایه‌گذاری روی بی‌میلی چین برای مقابله آشکار با امریکا از پیشنهادهای این موسسه بود. 🔸 وقتی ما از #نگاه_به_شرق سخن می‌گوییم، مراد#شرق_جغرافیایی است، یعنی به دلیل تصلب ایدئولوژیک و نگاه سلطه‌جویانه‌ای که بر کشور‌های غربی حاکم است، نمی‌توان انتظار انتفاع متقابل و بازی «برد- برد» از رابطه با آن‌ها داشت. اما تقویت روابط با کشور‌هایی که در نیمکره شرقی (مشخصاً در #آسیا) و خارج از بلوک غرب ایدئولوژیک قرار دارند- از جمله چین- به دلایل متعدد از جمله داشتن تمدن و فرهنگ ریشه‌دار، مشترکات فراوان با ایران، قرار گرفتن بیش از ۶۰ درصد جمعیت جهان در این منطقه، قرابت جغرافیایی با ما، نداشتن سیاست خارجی سلطه‌جویانه و معارض نبودن با انقلاب و جمهوری اسلامی، به مراتب برای تأمین منافع کشور مفیدتر است. متن کامل یادداشت👇 https://b2n.ir/Iran_China 🆔 @mashgh626
Telegram Center
Telegram Center
Channel