کتاب "هنر هیچ کاری نکردن" از دیدگاه اقتصاد رفتاری قابل بررسی است، چراکه به تأثیرات روانشناختی و شناختی این فلسفه در رفتارهای روزمره میپردازد و با مفاهیم کلیدی در اقتصاد رفتاری مانند سوگیریها، تصمیمگیری و مدیریت استرس و زمان مرتبط است.
در اقتصاد رفتاری، مفاهیم عدم کارایی شناختی و خطاهای تصمیمگیری ناشی از استرس مهماند. وقتی ذهن ما بهشدت تحت فشار کار یا استرس است، به احتمال زیاد تصمیمات عجولانه و ناکارآمدی میگیریم. کتاب مکینگ با تشویق به "هیچ کاری نکردن" به کاهش این استرس و اجازهی بازیابی ذهن کمک میکند و بر اهمیت استراحت برای تصمیمگیری منطقی تأکید دارد. در این چارچوب، نیکسن میتواند به ما کمک کند تا سوگیریهای شناختی و عواطف منفی را کاهش داده و تصمیمگیریهای متعادلتری داشته باشیم.
یکی دیگر از نکات اقتصاد رفتاری، کاهش سوگیری تأییدی است. افراد اغلب تمایل دارند به اطلاعاتی که نظرات و تصمیمهای قبلیشان را تأیید میکند بیشتر اهمیت دهند. نیکسن میتواند فرصتی برای فرد فراهم کند که از این سوگیری دور شود، با فاصله گرفتن از موضوع و بهطور مستقل به آن نگاه کند. این تغییر زاویه میتواند به دیدگاههای جدید و رفع خطاهای شناختی کمک کند.
همچنین، مفهوم رضایتآوری یا کمینهسازی در اقتصاد رفتاری مرتبط با کتاب مکینگ است. بیشتر ما تمایل داریم به جای جستجوی بهترین گزینهها، به کمینهسازی یا رضایت از نتایج فعلی بپردازیم. فلسفهی نیکسن به ما کمک میکند که با کنار گذاشتن این عجله، در جستجوی لحظات ساده و بیادعای زندگی باشیم. این تغییر نگرش، افراد را به کاهش فشار برای همیشه "بیشتر داشتن" و رسیدن به اهداف، تشویق میکند و به جای آن بر ارزش لحظات بیادعا و ساده تاکید میکند.
از دیدگاه مدیریت زمان، نیکسن به معنای مقاومت در برابر وسواس بهرهوری مداوم است. در اقتصاد رفتاری، تحقیقات نشان میدهد که بهرهوری بیپایان در طولانیمدت به فرسودگی شغلی و کاهش بهرهوری کلی منجر میشود. مکینگ به مخاطب یادآور میشود که چقدر توقف و آرامش برای بازیابی انرژی ضروری است.
سارا میران