#مجله_ادبی_آن
#دوره_دوم
#سروده_پیشرو
#شماره_صد_و_شانزده
#نمود
اندکی مخدر رویا،
اگر بتراود از مهتاب گونه ها
آفتاب در من می کشد قد!
خشابی پر از چشمهایت.
بیرون برو از من
لیمبیک اصیل!
بی من به تماشا بنشین اِلمانِ ماه را
در جزر و مَد اخم
لای ابر/ و ها
روایت دردناک لذت بود
ویار اضطراب لب ها/
و کلمه ها،
شبیه گنجشک شکسته بال
از سینه میریزد
زیر نیم کاسه های صبر
و بر زبان پرواز بارانی جاری...
اشک اقیانوس می شوم،
دلتنگی گوش ماهی ها
موسیقی لوفای شبانگاهی
آکوردی زیبا/
با طنین آرام بخش ملاتونین
روییده بر ضربانِ گردنه ها
با میلیاردها استریم.
از فقرات هشت پای دریده از انگشتها
یک گام پایینتر
دست هایت را / از جیب تردید
بیرون بیاور!
به سمتم بیا!
لمس کن شاخههایم را/
کاش انگشت هایت کبریت شوند بر تن
و بسوزد بهت نانجیب
در حال پرسه بین یال های باد
از پریشانی ستاره ای،
که درونم فرو ریخته
به عمق افکار تنهایی سینوسی/
لای موج کوتاه از موها.
و بلعیدن ارتفاع از زبان آتش
که تا فرق سرم قد علم کرده
برای اتصال به روحی کز کرده
کنج خلوت حیات/
در تماشای رقص پاهایت
وقتی از من دور می شوی.
#آرزو_رنجبر
#نگاه
در سروده های یایارجانی پرداخت های بیانی برای #توصیف مواضع حضور معشوق متجلی جی شوند. قرار به قرار صورخیال از عشق را در بودن های ناب و حجم اندیش معشوق رخ به رخ رخداد داشتن. چنین حالتی کیفیت خاص نقاشی ذهن هر راوی برای توصیف حالات بودنی معشوق در ذهنیت است. میرزاده عشقی می سراید:
جهان سپیدتر از فکرهای عرفانی است
رفیق روح من آن عشق های پنهانی است
درون مغزم از افکار خویش چراغانی است
چرا که در شب مه فکر نیز نورانی است (۱)
فضایی که هر اوی غایب در ساحت هنر سروده نفس دارد را در نگاه #رنجبر قرار دارد. در نگاه انوشه روان #عشقی بسان یک پرتو صاحب وضع هویداست. شرایط عشق چنین نمودهایی را بر می شمارد. با توجه به جنبه های معاشقه ای روایت سروده نمود و شرایط حقیقی عشق می شود تمنا در حضور تا خواستنی مکاشفه ای را سلوک یافته دید. #اعوانی می گوید:
- طعم تو،
سلطنت هذیان بود
درد می تابید
به از تو به بعدها(۲)
حجم حضور معشوق برای شرایط گفتگی سبب می شود در هر موقعیتی خواستن تشدید شود و این حقیقت جاری از عطیه برتر - عشق - طبیعی و ذوق افزاست. در روانشناسی عشق ترسیم بودن های اوی غایب کیفیت دارترین عاطفه از ماندن در شرایط است. در فلسفه عشق هم پرداخت به صورت ویژه از بودهای معشوق درنگ بر استدلال های بیانی مشخص و معین از دلدادگی است. چنین حالتی را در این سروده به صورت واگویه درونی به خواستن تا نشان دادن حس تنکامه یا اروتیک به فلسفه لذت توانمند می بینیم.
با سپاس
پورفریاد
بن مایه ها:
۱( شب هزار ساله شاعران/ جهانگیر حزین/ تهران. نشر: آواز ۱۳۹۶ / ص ۱۱۶
۲( پرسه های متلاشی/ پریما اعوانی/ تهران. نشر: تپش نو ۱۳۸۹/ ص ۴۹
ارتباط با ادمین ها:
@jalilgheisari / @mohamadreza_sh
/ @aryaporfaryadhttps://t.center/majalehan